یادداشت؛

دولت بی‌ نظیر و اقتصاد کم نظیر

پرسون - چند روزی است که هفته دولت آغاز شده، به همین خاطر به خود می‌گفتم که‌‌ای کاش عملکرد "دولت روحانی" طی ۷ سال گذشته مثبت و قابل دفاع بود تا به همین دلیل قلم به‌دست می‌گرفتم و چندخطی در مدح دولت روحانی و تبریک "هفته دولت" قلم‌فرسایی می‌کردم، اما با توجه به همه دانسته‌هایم بازهم هر چه تحقیق و واکاوی نمودم، متأسفانه به هیچ مورد قابل دفاع و عملکرد قابل‌تقدیری دست نیافتم و ازاین‌رو تصمیم گرفتم تا نه عملکرد دولت را نقد کنم و نه به این دولت تبریک بگویم اما چند روز قبل دیدم که باز هم آقای روحانی، مسئولان رسانه‌های داخلی را گرد خود جمع کرده تا در این نشست مطبوعاتی به سوالات اصحاب رسانه پاسخ دهد اما چون در این نشست مطبوعاتی مدیران رسانه‌ها حضور داشتند و نه خبرنگاران، به همین خاطر این گفت‌وگوی رسانه‌ای اصلاً چالشی نبود و فقط یک‌طرفه، آقای رئیس‌جمهوری سخن گفتند و حضار هم شنیدند.

سخنان آقای روحانی را در این نشست مطبوعاتی را به طور کامل شنیدم اما نه‌تنها سخن تازه‌ای را از زبان ایشان نشنیدم بلکه در کمال تعجب فقط شاهد تعریف و تمجید آقای روحانی از فرماندهی و کشورداری خویش و همچنین دفاع جانانه ایشان از عملکرد دولت خود بودم و دقیقاً همچون ۷ سال گذشته، فقط خودستایی نمودند و بس.

در اصل آقای روحانی با این سخنان، دولت خودش را موفق‌ترین و سربلندترین دولت تاریخ ایران اعلام کرد. ایشان سخنان زیادی را مطرح فرمودند و بلااستثناء از همۀ سیاست‌ها و کارهای خودشان دفاع و تعریف کردند، تعداد تعاریف رئیس‌جمهوری به حدی زیاد بود که اشاره به تک‌تک آنها ده‌ها صفحه کاغذ نیاز دارد و از حوصله خوانندگان این یادداشت خارج است.

از همین رو نگارنده فقط چند مورد اقتصادی از تعاریف رئیس‌جمهوری محترم را انتخاب و به تشریح آنها می‌پردازم.

برخی از سخنان و تعاریف رئیس‌جمهوری به شرح زیر است:

* در دولت من، برای نخستین بار صادرات غیرنفتی از واردات پیشی گرفت!!

* در دولت من، تراز تجاری کشور مثبت شد!!

* در دولت من، بالاترین رشد اقتصادی را در جهان داشتیم!!

* مهم‌ترین توصیه رهبری به دولت در طول این ۷ سال «اقتصاد مقاومتی» بود!!

* باید از خام فروشی فاصله بگیریم و اتکا بودجه ما به نفت برداشته شود!!

* درباره طرح فروش نفت به اتفاق نظر کامل نرسیده‌ایم!!

* قطعاً شرایط زندگی مردم مطلوب نیست!!

* و... ده‌ها مورد دیگر

در دولت من، برای نخستین بار صادرات غیرنفتی از واردات پیشی گرفت!!

برای به دست آوردن جایگاه برتر و ممتاز اقتصادی بین کشورهای جهان و جذب سالانه صدها میلیارد دلار ارز قطعاً نیازمند برنامه صحیح، افراد کاربلد و شرکت‌های تخصصی هستیم که با روابط قوی و دانسته‌های با ارزش خود وارد بازارهای بزرگ جهانی شده و با تمام سختی‌ها و وجود رقبای ریزودرشت بتوانند با فروش کالاهای تولیدی ایران، ارز و ثروت برای ایران و ایرانی به ارمغان بیاورند.

همچنان که استحضار دارید صادرات کاری بس دشوار بوده و در این ایام باتوجه به رکود و نابسامانی‌های اقتصادی و همچنین تحریم‌های اِعمال شده، جنگ اقتصادی نابرابر و همچنین محدودیت‌های اقتصادی بین‌المللی سال‌های اخیر، کاری است سخت و طاقت‌فرسا، پس برای رشد و توسعه اقتصاد ایران به هر شکل ممکن باید از عزیزان صادرکننده حمایت کرده و بدون کمترین دغدغۀ خاطر و موانع کاری، این عزیزان را به سراسر جهان بدرقه و اعزام کنیم.

اما طی سال‌های اخیر متأسفانه حمایت‌های قابل قبولی از طرف دولت و دولتمردان و حتی دستگاه‌های ذی‌ربط به‌صورت عملی از صادرات و صادرکننده صورت نگرفته و اصلاً "صادرات" چندان جدی گرفته نشده است و همه این‌ها برمی‌گردد به بی‌اعتقادی قوه مجریه به "صادرات" و همچنین شکم‌سیری دولت آن هم، فقط و فقط به دلیل فروش بی‌برنامه نفت و گاز و خام فروشی ذخایر طبیعی که طی ده‌ها سال‌ گذشته به‌صورت یکنواخت و عادت گونه انجام شده است.

اینکه ایراد کارمان کجاست باید عرض کنم که اقتصاد دولتی و متکی به نفت و خام فروشی یکی از عوامل اصلی عدم بهره‌وری در ایران شده است. درحال‌حاضر بیش از۶۰ الی۷۰ درصد اقتصاد کشور در انحصار دولت یا نهادهای شبه‌دولتی قرار دارد. دخالت مستقیم و غیرمستقیم۶۰ الی ۷۰ درصدی دولت در اقتصادِ کشور سبب ‌شده است تا خواسته و یا ناخواسته جمع کثیری از مدیران و کارفرمایان کشور را مدیران دولتی تشکیل دهند که این گونه مدیران به دنبال نوآوری و حفظ منافع ملی نبوده و غالباً باندباز، رفیق‌باز، رانت‌خوار و چشم‌انتظار حقوق‌های نجومی هستند!! پس با این وجود، بخش دولتی حامی و متولی صادرات نخواهد بود و انگیزه‌ای هم برای انجام این کار سخت نداشته و نخواهد داشت!

متأسفانه هیچ‌گاه دولت‌ها به‌ویژه دولت فعلی به واقع و به‌طور جدی و عملی از "صادرات" حمایت نکرده و وارد گود اجرایی نشده‌اند و همیشه شعار حمایت از صادرات را داده و ژست آن را برای مردم گرفته‌اند!! فقط موقعی‌که درآمدهای نفتی کاهش یافته و دولتمردان عزیز بی‌پول شده‌اند به یاد صادرکنندگان افتاده و صادرات و درآمدهای نفتی را برای کشور حیاتی دانسته‌اند.

در همین راستا دولتمردان و مسئولان وزارت صنعت، معدن و تجارت سالی یک‌بار آن‌هم در روز بیست و نهم مهرماه یعنی "روز ملی صادرات" به یاد صادرات و صادرکنندگان می‌افتند و برای دل‌خوشی این بندگان خدا، به آنان شعارها و وعده وعیدهای غیرعملی و توخالی می‌دهند که عدم تحقق همین وعده‌ها موجب شده تا این نیمچه اعتماد هم که بین دولت و صادرکنندگان و فعالان اقتصادی بوده، از بین برود!!

در این راستا صراحتاً باید عرض کنم که حجم صادرات کنونی اعلام شده اصلاً زیبنده و برازنده نام ایران نیست!! ایرانِ قدرتمند آن هم با جمعیت ۸۰ میلیون نفری لایق حداقل۲۵۰ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی آن‌هم به دست توانای فعالان اقتصادی بخش خصوصی می‌باشد که با تدبیر و پشتیبانی دولت قطعاً قابل تحقق است.

پس سعی بر این باشد تا در تمام ایام سال به یاد صادرات و صادرکنندگان باشیم و همچنین حرفی را هم به زبان آوریم که قدرت عملی کردن آن را نیز داشته باشیم. درکل تأکید می‌کنم که صادرات و صادرکننده‌ای که فقط یک روز در سال مورد توجه دولت و دستگاه‌های ذی‌ربط باشند نمی‌توانند اثر مثبتی در اقتصاد کشورمان داشته باشند!!

غالباً آقای روحانی به‌عنوان رئیس‌جمهوری کشورمان در مراسم تجلیل از صادرکنندگان شرکت نمی‌کنند و همیشه بجای خود، معاون اول یا وزیر ذی‌ربط را می‌فرستند و واقعاً جای تأسف دارد که "دولت روحانی" ارزشی برای صادرات و صادرکنندگان حتی در سطح یک عکس گرفتن هم قائل نیست!! هرچند که طی سال‌های اخیر "منتقدین اقتصادی دولت" از جمله بندۀ حقیر طرد شده و در این مراسم تجلیل از صادرکنندگان نمونه هم دعوت نمی‌شویم اما شایسته بود که حداقل "دولت روحانی" به صادرکنندگان بزرگوار و فعالان اقتصادی محترم ارزش و احترام بیشتری قائل می‌شد و اگر از این عزیزان حمایت عملی نمی‌کند، لااقل سالی یک بار عکس گرفتن با دولتمردان را نیز از آنان دریغ نمی‌کرد.!!

این اعمال و رفتار همگی نشان‌دهنده بی‌اعتقادی دولت به صادرات و صادرکنندگان است. در جایی که صادرات غیرنفتی، تولید را رونق می‌دهد و رونق تولید، بیکاری را کاهش می‌دهد و ایجاد اشتغال، درآمد خانوارها را بالا می‌برد که خود سفره‌ها را بزرگ‌تر و تا حدودی سطح معیشت مردم را ارتقاء می‌دهد و تمامی این‌ها موجب می‌شود تا جرم و جنایت و "معضلات اجتماعی" نیز کاهش چشمگیری پیدا کند.

اما با تمام اوصافی که بیان شد متأسفانه به عینه شاهد هستیم که "دولت روحانی" در سال "رونق تولید" و "سال جهش تولید" چندان قدمی برای رونق و جهش این بخش برنداشته و برعکس تمام هم‌وغم خویش را به احیای "وزارت بازرگانی" معطوف کرده که باید به "رونق تجارت" بپردازد و به همین خاطر باید منتظر "رونق دلالی" و رشد قاچاق باشیم نه رشد تولید و صادرات!!

اگر چنانچه عرایض اینجانب و اظهاراتم احساسی و ناصحیح می‌باشد، از دولت و دولتمردان محترم درخواست می‌کنم که اشتباه بنده را با عملکرد صحیح خود به اثبات برسانند و در این راستا با مردم، فعالان اقتصادی و صادرکنندگان محترم کشورمان روراست باشند و برای پیشبرد کارهای روزمره خود به شعارها و وعده‌های تبلیغاتی و غیرعملی متوسل نشوند؛ زیرا با شعار، آمارهای نادرست و وعده‌های توخالی، نه‌تنها اقتصاد کشور رشد نمی‌کند بلکه روز به روز به قهقرا و نابودی کشیده می‌شود که در آن صورت با تزریق صدها میلیارد دلار بودجه و با کمک ده‌ها تیم برجسته هم نمی‌توان اقتصاد نابودشده را نجات داد و به جایگاه واقعی خود بازگرداند.

ضمناً خاطرنشان می‌کنم که صادرات غیرنفتی ایران در سال‌های اخیر به دلیل عدم‌حمایت دولت، موانع بیش‌ازحد و وجود تحریم‌ها به پایین‌ترین سطح خود رسیده و آن مقدار صادراتی هم که صادرات غیرنفتی نامیده می‌شود شامل میعانات گازی، بنزین و محصولات پتروشیمی می‌باشد که به نوعی مشتقات نفتی محسوب می‌شود و جزء صادرات نفتی و صادرات دولتی است و نه صادرات غیرنفتی و صادرات بخش خصوصی!! پس اصلاً صحیح نیست که با آمارهای غیرواقعی، خودمان را به‌طور تصنعی شادمان کنیم.!!
در دولت من، تراز تجاری کشور مثبت شد!!

در خصوص دلایل واقعی مثبت شدن تراز تجاری ایران طی یکی دو سال باید عرض کنم که آمارهای منتشرشده درخصوص صادرات و واردات سال‌های گذشته ظاهراً بیانگر مثبت شدن تراز تجاری کشورمان می‌باشد، اما بااین‌وجود به اعتقاد اینجانب مثبت شدن تراز تجاری مثلاً سال ۹۴ را نمی‌توان یک دستاورد و پیروزی بزرگ برای دولت تلقی کرد چراکه این اتفاق به دلیل کاهش و افت شدید خریدوفروش‌های خارجی ایران و همچنین غیرطبیعی بودن شرایط اقتصادی کشورمان رخ داده است.

به‌طور مثال کل مجموع تجارت خارجی‌ ایران در سال ۹۴ حدود ۴۰ میلیارد دلار بوده که از این میزان، واردات کشور تقریباً ۲۵ درصد و صادرات نیز ۱۸درصد نسبت به مدت مشابه در سال ۹۳ کاهش داشته است.

یعنی صادرات کشور در مقایسه با سال ۹۳ اصلاً رشدی نداشته و بخشی از مثبت شدن تراز تجاری ایران فقط و فقط به دلیل کاهش واردات بوده است؛ از این جهت نمی‌توان این مثبت شدن را یک دستاورد و پیروزی بزرگ تلقی کرد؛ چراکه سهم تجارت ما نسبت به سال‌های گذشته خیلی کوچک‌تر شده است.

ضمناً توجه شما را به این نکته مهم جلب می‌کنم که تراز تجاری مثبت و یا منفی یک کشور را در زمانی می‌توان به جد و به‌طور واقعی مطرح کرد که اقتصاد آن کشور مریض نبوده و در سلامت کامل باشد به‌طوری‌که بودجه آن کشور به اندازه باشد و واردات و صادرات آن مملکت نیز بدون اِعمال دستورات دولتی، روند طبیعی خود را طی کند.

به‌عنوان‌مثال: اگر درآمد ماهانه یک خانواده شش نفره در حالت طبیعی ۶ میلیون تومان است یعنی سالی ۷۲ میلیون تومان و از این بودجه ۶۰ میلیون تومان آن در سال خرج خوردوخوراک و پوشاک و .... غیره شده و ۱۲ میلیون تومان هم پس‌انداز گردیده؛ در نتیجه می‌توانیم اعلام کنیم که ما مثلاً فلان درصد تراز مثبت داشته‌ایم اما اگر بنا به دلایل خاصی، پدر خانواده بیکار شد و درآمد سالانه آن خانواده به کمتر از نصف کاهش پیدا کرد و اعضاء آن خانواده بنابه شرایط بد تحمیلی، بالاجبار خیلی از خرج‌های طبیعی خود را فاکتور گرفته و حتی خوردوخوراک را هم تقلیل داده و یا خیلی از غذاهای همیشگی را مصرف نکنند و در پایان سال هم مثلاً ۵ میلیون تومان پول نقد داشته باشند؛ آیا در چنین حالتی بازهم می‌توانیم بگوییم که تراز زندگی آن خانواده مثبت بوده است؟ یا باید بگوییم که آن خانواده سال را با تنگدستی و بدبختی سپری کرده و صورت خودشان را با سیلی سرخ نگه داشته‌اند؟!!

در این راستا قابل ذکر است که از این نمونه کوچک می‌توانیم به یک قیاس بزرگ‌تر در سطح کشور ایران برسیم و بگوییم که وقتی در حالت طبیعی و در یک اقتصاد سالم، درآمد ایران۸۰ میلیارد دلار است و در یک اقتصاد آزاد آن‌هم طی یک سال پس از محاسبه ارزش صادرات و وارداتمان، مازاد ارزی داشتیم در آن صورت می‌توانیم بگوییم که فلان درصد تراز تجاری ایران مثبت بود است نه زمانی‌که درآمد کشورمان به زیر ۴۰ میلیارد دلار کاهش پیدا کرده و برای اداره کشور و جلوگیری از کسری بیش از حد بودجه، هر لحظه دستوری صادر کرده و یک روز واردات فلان کالا را ممنوع اعلام می‌کنیم و روز دیگر صادرات کالای دیگر آزاد می‌شود و در پایان سال هم با افتخار مصاحبه می‌کنیم که تراز تجاری ایران در سال مثلاً ۹۴ مثبت بوده که می‌توانم به جرات عرض کنم که اسم این روند نه تنها تراز تجاری مثبت نیست بلکه باید به آن گفت ریاضت و انقباض اقتصادی.

پس برای رسیدن به تراز مثبت واقعی به چند فاکتور مهم نیاز داریم از جمله: تنظیم بودجه‌ای واقعی آن‌هم در قد و قواره و جایگاه ایران و ایرانی، تحقق کامل درآمدهای بودجۀ ارائه شده دولت، رفع موانع صادرات غیرنفتی و تحقق درآمدهای ارزی پیش‌بینی شده از طریق صادرات کالای تولیدی، صنعتی، تجاری و خدماتی و دست آخر این‌که سطح مبادلات اقتصادی ایران با غالب کشورهای جهان علی الخصوص کشورهای غربی و کشورهای قدرتمند صنعتی ارتقاع یافته و محدودیت نامعقولی برای ورود کالاهای خارجی وجود نداشته باشد.

در این صورت پس از حصول و خروج تمام ارزهای پیش‌بینی شده در بودجه مصوب و ایجاد زندگی راحت و در شأن ایرانی برای مردم؛ چنانچه بدون هیچ ریاضتی دولت محترم در پایان سال مازاد ارزی داشت آن موقع می‌توانیم محاسبات را انجام داده و با سربلندی بگوئیم که مثلاً فلان درصد تراز تجاری ایران مثبت بوده است اما با اوضاع فعلی اقتصاد ایران و مریضی هلندی حاکم بر این اقتصاد (رکود همراه با تورم) و سوء مدیریت موجود و کسری شدید بودجه و ... فعلاً باید تراز مثبت تجاری ایران را در خواب ببینیم و انتشار هرگونه اخباری از طرف دولت محترم درخصوص مثبت بودن تراز تجاری ایران، متأسفانه خلاف واقع است!!

ضمناً لازم به توضیح است که درحال‌حاضر نصف بیشتر واردات کشورمان به صورت قاچاق انجام می‌شود و به همین خاطر دولت محترم، واردات عظیم کالا به‌صورت قاچاق را جزء واردات رسمی کشور به حساب نمی‌اورد!! در نتیجه حجم واردات رسمی کشور کمتر ثبت می‌شود و برعکس، صادرات بیشتر نمود پیدا می‌کند و از نظر دولت محترم، به این صورت تراز تجاری کشور ظاهراً مثبت می‌شود و صادرات به بیشتر به چشم می‌آید اما اگر مقدار ارز کلانی که از طریق قاچاق از کشور خارج می‌شود را هم با ارزهای رسمی واردات جمع کنیم، ایران یک کشور وارداتی بزرگ است و صادرات غیرنفتی مان اصلاً به چشم نخواهد آمد.
در دولت من، بالاترین رشد اقتصادی را در جهان داشتیم!!

به فرض مثال اگر این اتفاق میمون در یک سال از ۷ سال گذشته رخ داده باشد ولیکن در ۶ سال مابقی، رشد اقتصادی ایران صفر یا زیر صفر بوده باشد، هرگز نمی‌توانیم یک سال را در آمارها به‌عنوان موفقیت دولت اعلام کنیم و از آن ۶ سال منفی حتی یک کلمه سخن هم به میان نیاوریم!! رشد منفی اقتصاد طی ۶ سال ملاک تشخیص اوضاع اقتصادی کشور و موفقیت یا شکست سیاست‌ها و عملکرد صحیح یا غلط دولت می‌باشد نه رشد اقتصادی آن یک سال!!
مهم‌ترین توصیه رهبری به دولت در طول این ۷ سال «اقتصاد مقاومتی» بود!!

اگر مهم‌ترین توصیه رهبری طی ۷ سال گذشته به دولت یازدهم و دوازدهم «اقتصاد مقاومتی» بوده پس بهتر است جناب آقای روحانی توضیح دهند که دولت موفق ایشان در این ۷ سال چه قدمی را در جهت اجرا و تحقق سیاست‌های «اقتصاد مقاومتی» برداشته و در این زمینه چه کار عملی انجام داده است؟ به نظر نگارنده، پس از گذشت ۷ سال هنوز بیانات مقام معظم رهبری درخصوص تحقق "اقتصاد مقاومتی" در پله اول مانده و متأسفانه اجرای آن یک متر هم پیشرفت نداشته است!!!
باید از خام فروشی فاصله بگیریم و اتکا بودجه ما به نفت برداشته شود!!

با توجه به توضیحاتی که در خصوص عدم حمایت دولت از "صادرات غیرنفتی" ارائه کردم باید عرض کنم که دولت هرگز نتوانسته از نفت فروشی و خام فروشی فاصله بگیرد و همیشه اعلام می‌کند که باید از خام فروشی فاصله بگیرم اما کی این فاصله گرفتن از نفت و منابع زیر زمینی محقق خواهد شد خدا می‌داند!! و لیکن هنوز بودجه کشور برپایه فروش نفت بسته می‌شود نه بر اساس صادرات غیرنفتی!! پس استفاده از این شعار هم موفقیتی برای این دولت محسوب نمی شود!!
درباره طرح فروش نفت به اتفاق نظر کامل نرسیده‌ایم!!

جناب آقای روحانی!! لطفاً بفرمائید وقتی‌که درباره طرح فروش نفت به اتفاق نظر کامل نرسیده‌اید، پس چرا آن را اعلام و رسانه‌ای می‌کنید و چرا منتقدین را تهدید کردید که درخصوص فروش "اوراق سلف نفتی" اظهارنظر منفی و "درشت‌گویی" نکنید؟ چرا شنیدن نقد و پیشنهاد دیگران اینقدر برایتان سخت و غیرقابل تحمل است؟ آیا این روش حضرتعالی و عدم تحمل صدای مخالف به معنی عملکرد مثبت دولت شما می‌باشد؟!!
قطعا شرایط زندگی مردم مطلوب نیست!!

یکی از نشانه‌های اقتصادِ سالم و عملکردِ موفق دولت، مطلوب بودنِ زندگیِ مردم و بالا بودن سطح معیشت آنان می‌باشد، اما وقتی‌که خودتان به صراحت اعلام می‌کنید دولتتان بهترین عملکرد را داشته و عملکرد خودتان را نه تنها کم‌نظیر بلکه بی‌نظیر توصیف می‌کنید و در ادامه از شرایط سخت زندگی مردم سخن به میان می‌آورید!! چگونه این دو مقوله متضاد را کنار هم می‌گذارید و از آن نتیجۀ مثبتی به نفع خودتان می‌گیرید؟

جناب آقای روحانی!! متأسفانه تناقض در سخنانتان موج می‌زند و اگر در نشست مطبوعاتی امروز کسی سخنان شما را چندان به چالش نکشید دلیلی بر تأیید فرمایشات شما نبود بلکه به این خاطر بود که جمعی از مدیران رسانه‌های همسو و غیرهمسو در مقابل شما بودند که به چالش کشیدن رئیس‌جمهوری محترم با روحیه مدیران چندان سازگار نیست اما اگر خبرنگاران داخلی و خارجی در برابر شما می‌بودند، حتماً پاسخ‌ها و سخنان و تعریف‌های شما را به چالش می‌کشیدند!!

در خاتمه باید بگویم که نمی‌دانم سخنان و تعریف و تمجیدهای شما از دولت‌تان را بپذیرم و این را قبول کنم که عملکرد جنابعالی و دولت تان بی‌نظیر بوده یا اینکه نابسامانی اقتصاد، رکود و تورم افسارگسیخته، افزایش بیکاری، تعطیلی کارخانجات، معوق شدن حقوق کارگران، فسادهای مالی و اداری، حقوق‌های نجومی، دلار ۲۴ هزار تومانی، سکه ۱۱ میلیونی، پراید ۱۰۰ میلیونی، مسکن متری ۳۰ میلیون به بالا و صدها مورد دیگر را باور کنم؟ آیا این نابسامانی‌ها و مشکلات بزرگ اقتصادی نشانه بی‌نظیری عملکرد دولت شما می‌باشد یا اینکه از سیاست‌های غلط و سوء مدیریت‌ها نشأت می‌گیرد؟ شما را به خدا در این چند ماه باقیمانده از دوران ریاست جمهوری تان حداقل با مردم و رسانه‌ها صادق باشید و از خودستایی و ارائه آمارهای دلخوش‌کننده دست بردارید.
نویسنده: محمدرضا سبزعلیپور - رئیس مرکز تجارت جهانی ایران

194882

سازمان آگهی های پرسون