نگاه به انتخابات 1400 (2)

اگر بتوان چشم‌انداز امیدبخشی را به جامعه عرضه کرد و اگر مردم احساس عاملیت و اثرگذاری کنند قطعا مشارکت خواهند کرد. مشارکتی که روز پس از انتخابات با آرامش عمومی همراه باشد.

به گزارش سایت خبری پرسون، عباس عبدی در یادداشتی نوشت:

یکی از شیوه‌های نقد مشارکت در انتخابات اشاره به نتایج منفی ناشی از مشارکت در انتخابات گذشته است. برای نمونه گفته می‌شود که نتیجه شرکت در سال 1396 چه بوده است؟ بدون تردید اگر از شرکت در آن استنکاف می‌شد با همین استدلال امروز می‌توانستند مدعی شوند که نتیجه عدم شرکت فاجعه‌بار بوده است، چون به ‌طور قطع ایران دچار تحریم می‌شد و مشکلات اگر از امروز بیشتر نبود کمتر هم نبود. شاید جنگ هم شده بود. این استدلال هنگامی قابل توجه است که خواهان اضمحلال کلی جامعه باشیم که طبعا آن بحث دیگری و خارج از خواست عمومی و اکثریت جامعه است. بنابراین در تعمیم وضعیت کنونی به عنوان نتایج ناشی از تصمیمات و مشارکت انتخاباتی گذشته باید احتیاط کرد.

مشارکت کردن در هر فرآیند سیاسی و به ‌طور مشخص انتخابات را نباید مشروط به قطعی کردن پیروزی کرد. چنین کاری نه تنها غیراخلاقی و غیرسیاسی است بلکه موجب انحراف در عمل سیاسی و فعالیت انتخاباتی نیز می‌شود. نفس مشارکت سیاسی از جمله انتخابات برای تحول جامعه‌ مفید است. باید کوشید که این شیوه و راه را به عنوان فصل‌الخطاب سیاسی همواره باز نگه داشت. همچنین اصل را بر مشارکت انتخاباتی باید گذاشت مگر آنکه خلاف آن ثابت شود.

اگرچه موارد پیش‌گفته بر ضرورت مشارکت انتخاباتی تاکید می‌کند ولی همیشه این پرسش وجود دارد که در چه شرایطی نمی‌توان مشارکت کرد؟ آیا اصولا خط قرمز و مرزی وجود دارد که عبور از آن، اصل مشارکت عمومی را با ابهام و تردید جدی مواجه ‌کند؟ چرا اصلاح‌طلبان در سال 1394 در انتخابات شرکت کردند ولی در سال 1398 فقط یکی، دو گروه آنان و از روی باری به هر جهت وارد این فرآیند شدند؟

از همه مهم‌تر در حالی که به نظر می‌رسید شانس آنان در سال 1398 نسبت به 1394 کمتر بود، پس چرا شورای نگهبان در رد صلاحیت‌ها سنگ‌تمام گذاشت در حالی که در سال 1394 اندکی گشایش را تن دادند؟ چرا ساختاری که به شدت نیازمند حمایت عمومی است در سال 1398 به گونه‌ای رفتار کرد که پایین‌ترین سطح کمی و کیفی مشارکت را شاهد شدیم؟ آیا می‌توان بدون توجه به سیاست‌های رسمی انتخاباتی، تصمیم به مشارکت یا رد آن گرفت؟ چرا مردم در سال 1396 چنان بی‌سابقه پای صندوق‌ها آمدند که برای جلوگیری از افزایش مشارکت درهای حوزه‌ها در نیمه‌شب بسته شد؟ و چرا در سال 1398 روی برگرداندند و اکنون نیز این فضا سرد شده است؟ برخی افراد ساده‌انگارانه می‌گویند اگر در سال 1398 مشارکت شده بود، ترکیب مجلس فعلی فرق می‌کرد و مواجه با وضع فعلی نبودیم و تبعات چنین وضعی را متوجه کسانی می‌کنند که مشارکت نکردند! این انتقادات نادرست است. برای اینکه مردم و جامعه، موم نیستند که آن را هر طور بخواهیم در دستان خود شکل دهیم. همان مردمی که در سال 1392 بسیار زودتر از نخبگان وارد میدان شدند اکنون منتظر علامت‌های جدی‌تری برای حضور هستند.

اگر بتوان چشم‌انداز امیدبخشی را به جامعه عرضه کرد و اگر مردم احساس عاملیت و اثرگذاری کنند قطعا مشارکت خواهند کرد. مشارکتی که روز پس از انتخابات با آرامش عمومی همراه باشد.

بنابراین پرسش این است که چگونه می‌توان چنین چشم‌اندازی ایجاد کرد؟ به ویژه آنکه به نظر من و براساس برداشت‌هایم از جامعه، اکثریت مردم ترجیح می‌دهند که مسیرهای انتخاباتی و آرام را برای بهبود امور خود طی کنند. اگر این مسیرها برای عبور آزاد و در اختیارشان باشد و انتخابات بتواند معنادار شود، کم‌‌وبیش از آن استقبال خواهند کرد.

شاید گفته شود که وظیفه سیاستمداران امیدوار کردن مردم به شرکت است. در سطح فردی می‌توان خواست که مردم امیدوار باشند ولی هنگامی که در سطح جمعی نگاه می‌کنیم باید تحولات و چشم‌اندازهای امیدبخش نیز ایجاد شود تا مردم امیدوار شوند. انتخابات معنادار همان چشم‌اندازی است که می‌تواند امیدآفرین باشد. چه انتخاباتی چنین چشم‌اندازی را ایجاد می‌کند؟ انتخابات معنادار. انتخاباتی که در درجه اول رقابت نامزدها حول مشکلات اصلی جامعه شکل بگیرد. نامزدها واجد تفاوت‌های روشن در راه‌حل‌های آن مسائل باشند.

راه‌حل‌هایی که راستی‌آزمایی کارشناسی شده باشد. مسائل اصلی کشور کدام است؟ چگونگی تحقق رشد اقتصادی پایدار، چگونگی تامین سرمایه‌گذاری برای این رشد، چگونگی جلوگیری از تورم و رشد نقدینگی، سیاست‌های ایجاد اشتغال، مقدم بر اینها چگونگی حل روابط خارجی که پیش‌فرض ضروری برای صادرات و واردات و تامین ارز است. در حوزه اجتماعی و فرهنگی موضوعات بسیار متنوعی هست که همه آنها در ذیل مساله آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی طبقه‌بندی می‌شوند. محور بعدی و مهم دیگر سیاست‌های رسانه‌ای و فضای مجازی است. چگونگی تخفیف و حذف نابرابری‌ها و تبعیض‌های موجود نیز محور مهم دیگر است.

منبع: اعتماد

234116