بوی حشیش و ماری‌جوانا در مشام مزارع ایران

شاهدانه در کمتر از نیمی از سال، در گوشه‌ای دور از نظر قانون به محصول می‌رسد و سرشاخه‌های خشک‌شده بوته‌های این گیاه، به‌ازای هر کیلوگرم ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان توسط افرادی که دستی در توزیع بذر دارند، از کشاورزان خریداری می‌شود. با توجه به هزاران خاصیت صنعتی گیاه شاهدانه، سرمایه‌گذاران ایرانی در جست‌وجوی شاهدانه به افغانستان مهاجرت کرده‌اند و کارخانه‌های فراوری این محصول را در کشور همسایه بنا کرده‌اند.

به گزارش سایت خبری پرسون، فقط یک مولکول مخدر، نام شاهدانه را از لیست گیاهان صنعتی ایران حذف کرده است. شاهدانه گیاهی که با وجود خواص صنعتی فراوان به خاطر استحصال ماری‌جوانا یا حشیش از آن، شهرت منفی یافته است، این‌روز‌ها به‌صورت غیر‌مجاز در ایران کشت می‌شود و کشت آن به دلایلی نامعلوم رو به توسعه است. همه شاهدانه‌کاران مصرف‌کننده مواد مخدر نیستند و هدف بسیاری از آن‌ها صرفا کسب درآمد است. ماری‌جوانا و حشیش، هر دو از گیاهان کانابیس ساتیوا یا ایندیکا (یا ترکیبی از این دو نوع گیاه) به دست می‌آیند.

فقط با یک جست‌وجوی ساده اینترنتی می‌توان به مراکز توزیع بذر این محصول که از کیلومتر‌ها دورتر آمده، دست پیدا کرد. شاهدانه در کمتر از نیمی از سال، در گوشه‌ای دور از نظر قانون به محصول می‌رسد و سرشاخه‌های خشک‌شده بوته‌های این گیاه، به‌ازای هر کیلوگرم ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان توسط افرادی که دستی در توزیع بذر دارند، از کشاورزان خریداری می‌شود. با توجه به هزاران خاصیت صنعتی گیاه شاهدانه، سرمایه‌گذاران ایرانی در جست‌وجوی شاهدانه به افغانستان مهاجرت کرده‌اند و کارخانه‌های فراوری این محصول را در کشور همسایه بنا کرده‌اند.

آن‌ها جدیدترین دارو‌های ضد سرطان، آلزایمر و... را از این گیاه تولید می‌کنند و می‌توانند برای صد‌ها نفر شغل ایجاد کنند. در‌حالی‌که می‌توانستیم با بررسی پتانسیل‌های اقتصادی کشت شاهدانه به دور از تعصب، کشاورزی ایران را از حالت زیان‌ده و سنتی کنونی خارج کنیم و به‌ازای هر متر‌مکعب آب مصرفی، با تولید شاهدانه و فراوری آن، درآمد و اشتغال بیشتری برای کشاورزان ایرانی ایجاد کنیم، اما این روز‌ها خاک و آب ایران خشک، فقط صرف تولید غیرمجاز محصول مخدری می‌شود که معلوم نیست کارتل‌های شکل‌گرفته، آن را به کدام مقصد حمل می‌کنند.

راه دستیابی به بذر محصولی که کشت آن در ایران ممنوع است، بسیار ساده است. فقط با جست‌وجوی نام شاهدانه در اینترنت به لینک‌هایی می‌رسید که شما را به ادمین‌های صفحات مجازی متصل می‌کند. از این مسیر می‌توان بذر شاهدانه را سفارش داد، اما برخی تولیدکنندگان هم از شیوه‌های سنتی‌تر مثل معرفی به توزیع‌کنندگان بذر، برای دستیابی به این نهاده ممنوعه استفاده می‌کنند. بذر این‌گونه از آن‌سوی آب‌ها در بسته‌بندی‌های شیک و استاندارد در اختیار متقاضیان قرار می‌گیرد و این در حالی است که برای واردات بذر گیاهان گلخانه‌ای، هزار مشکل داریم! و قادر نیستیم بسیاری از بذر‌های با‌کیفیت را به ایران بیاوریم.

هر کپسول کوچک حاوی بذر شاهدانه، به قیمت ۲۰۰ هزار تومان به فروش می‌رسد. افرادی که اقدام به کشت غیر‌مجاز شاهدانه می‌کنند، می‌گویند که قصد دارند از بوته‌های کشت‌شده، ماری‌جوانا که نوعی مخدر است، استحصال کنند، اما استخراج این مخدر در جای دیگری انجام می‌شود. ماری‌جوانا ماده گیاهی مشتق‌شده از گیاه شاهدانه است. حشیش از رزین فشرده گل‌های گیاه کانابیس (که غالبا به نظر نادرست از گرده تولید می‌شود) به دست می‌آید و در گذشته به‌صورت سنتی در ایران تولید می‌شده است.

آن‌طور‌که تولیدکنندگان غیرمجاز شاهدانه می‌گویند: ماری‌جوانا و حشیش، دارای انواع، قدرت‌ها و کیفیت‌های متفاوتی هستند. آن‌ها می‌گویند از یک سطح کوچک که می‌تواند داخل باغچه خانه، یک گوشه باغ یا هر گوشه‌ای از یک مزرعه باشد، می‌توان درآمد میلیونی کسب کرد. مثلا از باغچه‌ای به وسعت ۲۰۰ مترمربع می‌توان دست‌کم یک کیلوگرم سرشاخه خشک استحصال کرد که این محصول به قیمت ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان از کشت‌کنندگان شاهدانه خریداری می‌شود.

یکی از این افراد می‌گوید: مصرف‌کننده مخدر نیستم. شاهدانه را در مناطقی دور از چشم مأموران می‌کارم و از پنج تا شش بوته آن که در یک سطح کوچک جا می‌گیرد، محصولی استحصال می‌کنم که به همان توزیع‌کنندگان بذر تحویل می‌دهم. خیلی‌های دیگر هم مصرف‌کننده نیستند و صرفا برای کسب درآمد این گیاه را کشت می‌کنند. او می‌داند که کشت این محصول ممنوع است، اما شغل دیگری به‌جز کشاورزی در منطقه محل زندگی‌اش یافت نمی‌شود و با پول کشاورزی نمی‌تواند هزینه‌های زندگی خود را بپردازد.

به‌این‌ترتیب آن‌طور‌که از گفته‌های این فرد بر‌می‌آید، گروه‌هایی هستند که به کار توزیع بذر شاهدانه و جمع‌آوری محصول نهایی مشغول‌اند و آن را به منطقه‌ای نامعلوم حمل می‌کنند. براساس گفته‌های افرادی که شاهدانه تولید می‌کنند، کار و کاسبی‌شان چندان بد نیست، چون همیشه برای محصول تولیدشده‌شان، مشتری هم وجود دارد.

هزارتوی دریافت مجوز

شاهدانه محصولی است که به‌جز همان یک ایراد یعنی استفاده از سرشاخه‌های آن به‌عنوان مخدر، هزاران امتیاز و امکان در اختیار بخش کشاورزی قرار می‌دهد. این گیاه می‌تواند محصول مناسبی برای ایجاد شغل در مناطقی باشد که کسب‌وکار آن‌ها مبتنی بر کشاورزی است. خواص دارویی شاهدانه، این گیاه را در گروه محصولاتی با ارزآوری بالا قرار می‌دهد، اما به دلیل اینکه نامش در لیست ممنوعه‌های ایران درج شده است، کسی درباره کشت آن و نیاز‌های آبی و... این محصول حتی فکر هم نمی‌کند؛ چه رسد به اینکه به دنبال ارزآوری از کشت شاهدانه باشد.

در‌حال‌حاضر برخی افراد بر اساس تجربیاتی که در گذشته بوده یا آزمون‌و‌خطا اقدام به کشت این محصول می‌کنند. آن‌طورکه عباس کشاورز، قائم‌مقام وزارت جهاد کشاورزی در نشستی خبری اعلام کرده است، این وزارتخانه برای دریافت مجوز کشت شاهدانه با اهداف دارویی، هزار‌تویی را پشت‌سر گذاشته و به‌سختی مجوز کشت در یک سطح محدود را گرفته است. از سرنوشت کشت مجاز شاهدانه در ایران اطلاعاتی در دسترس نیست.

با توجه به توسعه کشت غیرمجاز شاهدانه در ایران و وجود کارتل‌های توزیع‌کننده بذر و جمع‌آوری‌کننده محصول، این پرسش در ذهن ایجاد می‌شود که چرا برای کشت گیاهی که به‌جز یک عیب، هزاران حسن دارد، باید چنین مسیر پیچیده‌ای را طی کرد؟ اگر ترس از به‌خطر‌افتادن امنیت غذایی در میان است، آیا در وضعیت فعلی، آب و خاک ایران صرف تأمین مخدر مورد نیاز افرادی که نمی‌دانیم در کجای این کره خاکی زندگی می‌کنند، نمی‌شود؟ آیا وقت آن نرسیده است که با برنامه‌ریزی مناسب برای کشت شاهدانه یا دیگر گیاهان صنعتی هم‌عرض آن و توسعه صنایع فراوری مرتبط، برای زندگی مردمی که اشتغالشان به کشاورزی گره خورده است، رونقی ایجاد کنیم؟

مصطفی ابراهیمی، یک سرمایه‌گذار در زمینه شاهدانه است که با توجه به مزایای اقتصادی کشت این گونه گیاهی، حاضر شده در کشور ناامنی مانند افغانستان به سرمایه‌گذاری در زمینه کشت و فراوری شاهدانه اقدام کند. او می‌گوید: اگر در ایران مجوز کشت این گونه را می‌دادند، نیازی نبود که سرمایه خود را در افغانستان صرف کنیم. اگر همین امروز هم در ایران مجوز کشت شاهدانه بدهند، بزرگ‌ترین مشتری این محصول شرکت ماست تا آن را فراوری کنیم.

ابراهیمی عنوان می‌کند: از گیاه شاهدانه برای مواد اولیه یک‌سری دارو‌ها استفاده می‌‎شود. با پرس‌کردن آن مثل کنجد، می‌توان روغن از شاهدانه استحصال کرد، اما روغن حاصل از شاهدانه اثربخشی بالایی از نظر خوراکی داشته و مصرف دارویی دارد. به گفته او از ۱۰۸ مولکول شاهدانه فقط یک مولکول مخدر است که آن را هم با کمک دستگاه‌های پیشرفته از بقیه مولکول‌ها جدا می‌کنیم تا کار فراوری محصول، تکمیل شود.

این سرمایه‌گذار اضافه می‌کند: از شاهدانه برای تولید دارو‌های صرع، ام‌اس، دیابت، سرطان، شیمی‌درمانی، افسردگی، اختلالات خواب، پارکینسون و این دسته از بیماری‌ها استفاده می‌شود. این محصولات نو و جدید هستند و شرکت ما برای اولین‌بار در ایران مشغول به تولید آن‌ها شده است. او اضافه می‌کند: در کل دنیا به‌جز اسرائیل، فقط دو شرکت محصولاتی مشابه آنچه ما تولید می‌کنیم، می‌توانند تولید کنند. انگلیس مجوز تولید یک محصول را دارد، آمریکا هم مجوز برای تولید یک محصول دیگر را دریافت کرده، اما شرکت ما حدود هشت تا ۱۰ مجوز برای تولید محصولات مختلف گرفته است.

فروش محصولات جانبی اقتصادی‌تر از تولید مخدر

ابراهیمی می‌گوید: درآمد حاصل از فراوری شاهدانه به حدی است که برای کشاورزان به صرفه‌تر است که محصولاتشان را به کارخانه برای فراوری تحویل دهند تا اینکه مخدرش را استحصال کنند.

او ادامه می‌دهد: دوره کشت شاهدانه حدود چهار تا پنج ماه است و علاوه بر استحصال دارو از این گیاه، برای مواد غذایی هم مفید است. در صنعت کیف‌سازی، چرم‌سازی و... می‌توان از آن استفاده کرد. ریشه‌های گیاه شاهدانه مصرف دارد. از آن در تولید بیودیزل هم می‌توان بهره برد.

ابراهیمی که چندان به صدور مجوز کشت در ایران امیدی ندارد، شاهدانه را محصولی قابل رقابت با دیگر گیاهان صنعتی معرفی می‌کند.

او بیان می‌کند: تولید شاهدانه نیاز به خاک خوب و نیمه‌شنی دارد می‌گوید شاهدانه گیاهی است که سازگاری‌اش خوب است و تجارت محصولات آن در دنیا بی‌نظیر است. این گیاه صد برابر گیاهان صنعتی دیگر ارزش دارد و میلیارد‌ها دلار در سال می‌تواند برای کشور ارزآوری داشته باشد.

او اضافه می‌کند: وضعیت ایجاد اشتغال در تولید شاهدانه بهتر از دیگر گیاهان صنعتی است؛ زیرا کارخانه‌های فرآوری وابسته به این محصول، بیشتر از دیگر گیاهان صنعتی است. فرآوری شاهدانه وارد بحث مواد غذایی، مکمل‌ها، داروها، کیف، چمدان، کفش و حتی لباس می‌شود.

ابراهیمی می‌گوید: متأسفانه شاهدانه به دلیل در‌نظر‌گرفتن خاصیت مخدرش کمی بدنام شده است. ما اولین مجوز‌ها و پروانه‌ها را برای فراوری و به‌دست‌آوردن مشتقات شاهدانه دریافت کرده‌ایم. محصولات بی‌نظیری داریم و اگر این کار را نمی‌کردیم تا ۳۰ سال دیگر این محصولات وارد ایران نمی‌شد.

تولید غذا در اولویت است

کشت شاهدانه در ایران با همه ارزآوری‌ای که دارد، مخالفانی هم دارد. ولی الله مظفریان، گیاه‌شناس، با کشت شاهدانه در کشور مخالف است. او می‌گوید: اگر بتوانیم با آب و خاکمان نیاز‌های غذایی جامعه را تأمین کنیم، اقدامی مثبت‌تر انجام داده‌ایم.

این گیاه‌شناس درباره بومی‌بودن یا نبودن شاهدانه می‌گوید: این گیاه تاریخچه روشنی ندارد. در حقیقت «لینه» اولین نام‌گذاری آن را انجام داده است؛ بنابراین از گذشته دور، شاهدانه در ایران کشت می‌شده است، اما تاریخچه مدونی ندارد.

به گفته مظفریان، گونه شاهدانه‌ای که در ایران کشت می‌شود، با آنچه در آمریکا از آن ماری‌جوانا استحصال می‌شود، یکسان است. در آمریکا بیشتر تلاش می‌شود که پایه ماده کاشته شود. تا از گل‌های ماده قبل از اینکه بارور شود، مخدر استحصال کنند و بتوانند محصول بیشتری به دست آورند. او شاهدانه را دانه‌ای روغنی معرفی می‌کند که غذای حیوانات دست‌آموز هم هست، اما این گیاه‌شناس بر این باور است که استحصال روغن از شاهدانه صرفه اقتصادی ندارد و روغن حاصل از شاهدانه قطعا از دیگر دانه‌های روغنی مثل آفتابگردان کمتر است؛ بنابراین اگر افراد سراغ برداشت مخدر از شاهدانه می‌روند، به این خاطر است که تولید مخدر از آن به‌صرفه‌‎تر است.

این گیاه‌شناس عنوان می‌کند: در همه‌جای ایران شاهدانه را می‌کاریم (اما نه در مقیاس وسیع). وزارت کشاورزی امسال به‌عنوان یک محصول دارویی تصمیم داشت که بخشی از سرزمینش را به فردی که مایل بود شاهدانه بکارد، واگذار کند؛ زیرا این فرد می‌گوید که آمریکایی‌ها مشتری هستند و محصول را می‌خرند. ولی نگاه افراد متفاوت است؛ یک جایی سود هست و یک جا‌هایی تأمین نیاز‌های ملت مد نظر است. به نظر من می‌آید اگر بتوانیم غذای ملت را تأمین کنیم، بهتر است که به دنبال فروش آب و خاک ایران به دیگران نباشیم؛ زیرا دیگران که نمی‌دانند ما برای تولید شاهدانه چقدر آب و خاک را مصرف می‌کنیم.


به اعتقاد او امکان کشت شاهدانه در اراضی کم بازده وجود ندارد و برای تولید اقتصادی، به خاک خوب نیاز است.

مظفریان شاهدانه را گیاهی ریشه‌عمیق توصیف می‌کند که روی کشت دیم آن نمی‌توان حساب باز کرد و حتی پر نیازتر از گندم هم به شمار می‌رود. او بین شاهدانه و کنجد، برای تولید روغن، کنجد را انتخاب می‌کند، زیرا شاهدانه کشت متداول ایران نیست. این گیاه‌شناس بر این باور است که برای تولید هر محصولی، ابتدا باید به نوع برداشت آن فکر کرد و به دنبال راه اقتصادی برداشت بود. او همچنین محاسبات اقتصادی را عامل مهمی در تصمیم‌سازی برای کشت یک گونه در کشاورزی ایران معرفی می‌کند.

به گفته مظفریان در ایران هیچ مطالعه‌ای در زمینه نیاز‌های آبی شاهدانه انجام نشده و وجود ندارد.

207154

سازمان آگهی های پرسون