به گزارش سایت خبری پرسون، محمدمهدی انصاری عضو کمیته رسانه و ارتباطات شورای وحدت در یادداشتی در تحلیل اشتباهات راهبردی جریانات سیاسی در آستانه انتخابات نوشت: به نظر میرسد برخی اشتباهات راهبردی در جریان ارزشی و انقلابی باعث شده که آنها دچار خطای در تحلیل شده و نسبت به اهمیت «وحدت»، حساسیت و دقت نظر کافی نداشته باشند و اصطلاحاً بازی و رقابت را خیلی جدی نگیرند؛ از این رو این جریان خود را پیشاپیش «پیروز انتخابات خرداد ۱۴۰۰» قلمداد میکند؛ خطاهایی محتمل، ولی بس پرمخاطره که از «ساده انگاری» مسأله است و یا از «عدم شناخت افکار عمومی» و «عدم تحلیل رفتارهای رای دهی» و کنش انتخاباتی لایههای اجتماعی ناشی میشود. لازم است با هوشمندی و درایت، این خطاها هر چه زودتر اصلاح شوند و هر حرکت یا موضع یا اقدام وحدت شکن و هر نیروی گریز از مرکز مهار شود.
این که افکار عمومی دیگر مقهور بازی رسانهای و تبلیغاتی و عملیات روانی اصلاحطلبان در آستانه انتخابات نخواهند شد و یا اینکه از این دولت خسته اند پس به اصولگرایان اقبال دارند و مواردی از این قبیل، خطاهایی هستند که نباید اردوگاه سیاسی اصولگرایان را دچار اشتباه در تحلیل کند.
اینک وقت ساده انگاری و خطای راهبردی نیست و باید در میدان رقابتی سخت و پیچیده حضور داشت. هیچ مسألهای با شرایط قبل، قابل تحلیل نیست و همه چیز در گرو هوشمندی، ذکاوت و درک عمیق شرایط است؛ هر جریان سیاسی، این چنین «سیاست ورزی» کند پیروز میدان است.
پر واضح است که تحلیل انتخابات سال ۱۴۰۰ با الگوی سیاسی و جامعه شناختی انتخابات سالهای ۱۳۷۶ یا ۱۳۸۴ و یا ۱۳۹۲ که باید «رئیس جمهوری جدید» مستقر میشد کاملاً متفاوت است.
در چنین شرایطی ساده انگاری و مرتکب شدن خطاهای راهبردی و دور شدن از اخلاق و عقلانیت سیاسی تبعات مضاعفی خواهد داشت. اگر اصولگرایان در انتخابات به نتیجه مطلوب نظر خود نرسند، اما رفتار و گفتار و هنجار سیاسی اصولی و اخلاق مدار خود را در پیش چشم مردم به نمایش بگذارند، بهتر است تا یک پیروزی متزلزل با انشقاق و پراکندگی برایشان حاصل شود.
این روزها در اردوگاه اصولگرایان فرایندها و خبرهایی در جریان است؛ از یک سو با تلاش برخی از نخبگان و نیروهای انقلابی و ارزشی، سازوکاری دموکراتیک و مشتمل بر نمایندگان تمام احزاب، تشکلها و نیروهای موثر در جریان اصولگرا شکل گرفته که به «شورای وحدت» مشهور گشته و توانسته است در یک کار تشکیلاتی منسجم و سراسری، در تمام استانها فعالیتی تعریف شده و به سامان شکل دهد. به طوری که تجربهای ماندگار در مقوله مهم کار تشکیلاتی در تاریخ انقلاب رقم خورده که به تعبیر برخی، یادآور کار تشکیلاتی و سراسری «حزب جمهوری اسلامی» در سالهای نخست انقلاب است. جامعه روحانیت مبارز متولی این تلاش و همت بوده و با راهبرد «حضور فعال مشترک» محور وحدت شده است.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تا اینجای کار ورودی نداشته، اما به نظر میرسد اگر هر دو بال «جامعتین» محور باشند، نتیجه کار بهتر خواهد شد. جامعه روحانیت تاکید کرده نه دنبال ریش سفیدی و پدر خواندگی است و نه میخواهد فصل الخطاب باشد. جامعه روحانیت ابدا و اصلا چنین نقشی را برای خود نخواسته و نمیخواهد. حتی به صراحت و پیش و بیش از همه پدیده پدرخواندگی را نفی کرده است.
از سوی دیگر، تکرار برخی رفتارها از طرف سیاسیونی که اصول و آداب سیاست ورزی نخبگانی را پیشتر نیز در حد قابل پذیرش به نمایش نگذاشته بودند، مایه تعجب و حیرت است که در بهترین حالت باید گفت ناشی از همان ده خطای استراتژیک اصولگرایانه قابل تحلیل است.
وجود برخی افراد پیرامون این آقایان که با ادبیاتی بسیار موهن و سبک اظهار نظر میکنند مایه تاسف شدید است. در مواجهه با عباراتی، چون «شوخی با مزه» و «خیمه شب بازی» و ادبیاتی بسیار سخیف در برخی مطالب و محافل این آقایان، فقط به خاموشی و سکوت اکتفا میکنیم. اساسا چنین مواضع ناشیانه و مصاحبههای عجولانه و بی ادبیها را شایسته پاسخ نمیدانیم.
ناچاریم در برابر بی ادبیها و تهمتها سکوت کنیم و فقط بگوییم «از کوزه همان برون تراود که در اوست!»
البته امیدواریم لجاجت و ساده انگاری و خطای در تحلیل این آقایان به سرعت جبران و اصلاح شود. زمان در حال گذشت است و حدود ۱۲۰ روز تا انتخابات باقی مانده و خیلی از این مباحث و مسائل، باید پیشتر از اینها حل و فصل میشد؟!
این آقایان در انتخابات مجلس یازدهم و پس از آن در آستانه آغاز تلاشها برای رسیدن به وحدت و اجماع رفتارهایی داشته اند که تماما گریز از وحدت بوده است و همیشه پس از انجام توافقات از ایجاد وحدت سر باز زده اند! واقعا چرا؟!
از جمله موضوعات اختلافی، وجود نگاه حذفی و نبود نگاه دموکراتیک در جریانی است که نام «ائتلاف» را به دوش میکشد. نگاه بزرگان جریان موسوم به ائتلاف به احزاب و تشکلهای سیاسی هیچ گاه شفاف و دقیق تعریف نشده و به همیندلیل شاهد بودیم که ۴۹ حزب و تشکل سیاسی جریان ارزشی و انقلابی، آمادگی خود را برای حضور در جریان شورای وحدت به صورت مکتوب اعلام نمودند و هیئت و رزمندگان و اساتید دانشگاه و تشکلهای دانشجویی و دهها گروه جهادی و بانوان و ... در بالاترین سطح در این مجموعه حضور یافتند.
آیا این امر نشان از نقیصهای بزرگ در مجموعه ائتلاف نیست؟ چه برخوردی و تعاملی موجب رنجش این گروهها شده است؟ بدیهی است به توصیه بزرگان نظام، قصد طرح سوالات بیشتری را نداریم و رفتار خارج از حیطه «اخلاق سیاسی» را به مصلحت هیچ کس نمیدانیم و قرار هم نیست در سطح همان ادبیات و شایعه سازی و اتهام زنی و ... عکس العمل نشان داده شود!
یاد آور میشویم تکرار سازوکار ابداع شده در انتخابات مجلس یازدهم هر چند در نوع خود و زمانخود تجربهای خوب بود، اما با سبک و سیاقی مبهم انجام شد که با دلخوریها و انتقادات فراوان مواجه گردید، اما باز هم بنابر مصالح کلان و ملاحظات خاص، خیلیها سکوت و عبور کردند! این سازوکار، اما اکنون و در انتخابات ریاست جمهوری قابل پیاده سازی نیست و شایسته است روال کار سیاسی عزیزانی که راهی جدا از شورای وحدت برگزیده اند اصلاح شود و انتظار میرود این آقایان به «سیگنالهای وحدت» و دعوت به صبوری و اخلاق و مدارای سیاسی از سوی شورای وحدت به نحوی درخور پاسخ دهند.
همچنان که گفته شد در وضعیتی خطیر به سر میبریم که فرصت خطا و لغزش نیست و همه باید در فکر مردم و جامعهای باشیم که هشت سال پرخسارت را پشت سر گذاشته اند، اما به آینده کشور و انقلاب کماکان امیدوار هستند. مردم خسته و به ستوه آمده از بی تدبیرترین دولت پس از انقلاب، وامدار جناحها یا جریانهای سیاسی نیستند و تنها با تشخیص خود و با همان پیچیدگیها که گفته شد و با لحاظ ملاحظات ملی و انقلابی خود رای میدهند و انتخاب میکنند.
علاوه بر سایر جذابیتها و معیارهای انتخاب، شاخص هایی، چون صداقت، دلسوزی، تطابق عمل و گفتار، مردم داری، اخلاق مداری، برنامه داشتن و قوت گفتمانی مهمترین ملاکهای مردم در تصمیم گیری سیاسی و انتخاباتی آنهاست. نیروهای ارزشی و انقلابی و ولایی که به جبهه اصولگرایان مشهور شده اند و در قالب «شورای وحدت» هویت جدیدی پیدا کرده اند، باید بیشترین تطابق را با این معیارها و ملاکها داشته باشند و بدیهی است که راه دشواری در پیش است... مردم نظاره گران باهوشی در ارزیابی حرف و عمل هستند.»