وجود برهنه‏ ای که فرهنگ سعی در تصاحب آن دارد

در حقیقت زن در اقوام و ملل عصر حاضر، وجود برهنه ‏ای است که فرهنگ، سعی در تصاحب آن دارد و قدرت در بدن زنانه دخل و تصرف می‏کند.
تصویر وجود برهنه‏ ای که فرهنگ سعی در تصاحب آن دارد

به گزارش سایت خبری پرسون، دکتر وحیده علی‏ میرزایی پژوهشگر حوزه زنان و خانواده در یادداشتی نوشت: حجاب و پوشش در مفهوم عام آن همیشه ناظر بر شرم و حیا بوده است، این مقوله خصلتی انسانی داشته و تاریخ را برنمی‏تابد و شامل مرد و زن با هم است. همین خصلت انسانی، یکی از فلسفه‌های اصلی پوشش آدمی است.

موضوع حجاب زنان و ناهنجاری در پوشش، وضعیتی اظهار شده‌ است؛ یعنی وضعیتی است که گفته می‏شود وجود دارد و مردم درباره آن صحبت می‏کنند، رسانه‌های جمعی درباره آن بحث می‏کنند و نخبگان سیاسی و اجتماعی نیز آن را تحلیل می‏کنند. از آنجا که اختلال در حجاب و طرز پوشش، مغایر با ارزش‏های محوری جامعه مذهبی است، موجب جریحه‏ دار شدن وجدان جمعی جامعه می‏شود، بنابراین به ‏عنوان یک مسئلۀ اجتماعی، ضروری است شناخته شود؛ زیرا شناخت مسئله در واقع پیمودن نیمی از راه برای حل آن است. مسئله حجاب از منظر شناختی در حوزه مطالعات و مسائل زنان قرار می‏گیرد. مسائل زنان یعنی اموری که به‏ نوعی زنان از جهت فکری و عملی با آن درگیرند و در حوزه‌های حقوقی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و خانوادگی تبیین می‏شود. هر چند مسائل زنان را جدا از مسائل مردان نمی‏توان شناسایی کرد، چراکه از یک‏سو فکر و اندیشه قانونگذاران و مجریان جامعه و از سوی دیگر طبقه زنان و سایر اقشار را به خود مشغول کرده‌است.

مهم‏ترین مسائل زنان، مسائل فرهنگی بوده که به‏ لحاظ ساختاری دارای اهمیت خاصی است، زیرا همچنان که در بستری وسیع و با آهنگی کند ساخته می‏شوند، به همان کندی و بلکه کندتر تغییر می‏کنند. یکی از مسائل فرهنگی زنان موضوع نقش‏های زن و مرد و مقوله جنسیت است که دیدگاه‌های متفاوتی نیز در این خصوص مطرح است. یک نظریه عمده در این خصوص نظریات فمینیستی است، به ‏طور نمونه فمینیست‌های «شباهت‏نگر» به‏ دنبال ساختارشکنی برای مانند مرد شدن هستند و تا آنجا پیش رفته‏ اند که حتی «مادرانگی» را نشانه انزوای اجتماعی و فرهنگی زنان می‏دانند و تفاوت مرد و زن را انکار می‏کنند و فمینیست‏های «تفاوت‏نگر» بر جدایی محض میان جهان زنانه و جهان مردانه تأکید می‏کنند و در پی ساختن جهانی مطلقاً زنانه هستند.

برآیند هر دو نگاه فمینیستی در عصر حاضر، ظهور زنان پرخاشگر است که به همه ‏چیز دهن‏ کجی می‏کنند. در حقیقت زن در اقوام و ملل عصر حاضر، وجود برهنه ‏ای است که فرهنگ، سعی در تصاحب آن دارد و قدرت در بدن زنانه دخل و تصرف می‏کند. در چنین فضایی با یکی از مسائل اجتماعی و فرهنگی زنان به نام مسئله حجاب و پوشش بدن مواجهیم که در بستری از روابط اجتماعی و درعرصه‏ ای از ارتباطات میان‏ فردی شکل می‏گیرد. با نگاهی جامعه‏ شناختی، در واقع حجاب در بستری از روابط اجتماعی شکل می‏گیرد که از یک‌سو ممکن است دارای شکل و قالبی متنوع و جوهر و محتوایی یکسان باشد و از منظری دیگر، حجاب به‏ مثابه رسانه‏ای هویتی و ارتباطی است که نقش نمادینی در عرصه ارتباطات میان‏ فردی دارد؛ بنابراین مسئله حجاب دارای ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بوده و دارای مؤلفه‌های مذهبی ـ معنوی، منزلتی، شخصیتی و رفتاری است که می‌توان از زوایا و منظر‌های مختلفی به آن نگریست. از دیدگاه مفسران غربی، هیچ شکلی از لباس، مانند حجاب، این‏قدر موضوع مناقشه نبوده‌است. مسئله پوشش و حجاب، جایگاه ویژه‏ای در مباحث روز دنیا دارد، به ‏طوری که مرز‌های فرهنگی میان مسلمان و غیرمسلمان را درنوردیده‌ است؛ در نتیجه لزوم حل و سامان یافتن آن، بیش‏ از پیش احساس می‏شود.

بی‏ توجهی به پدیده بی‌حجابی و برخورد ساده‏انگارانه با آن، ممکن است نتایج نامطلوبی در پی داشته‌باشد.

پدیده حجاب و پوشش را می‏توان از سه منظر دینی و هویتی و سیاسی بررسی کرد، چراکه از یک‏سو دستور صریح دین مبین اسلام است و از سوی دیگر نماد فرهنگ و هویت ایرانی است، بنابراین ظرفیت سیاسی شدن را در خود دارد.

منبع: جوان آنلاین

548643