نویسنده کتاب «عنوان ایران، تنها قربانی سیاست های آمریکا نیست» در گفت وگو با پرسون:

هدف از نوشتن این کتاب بیان تهدیدات محتمل بر علیه امنیت ملی ایران است

نویسنده کتاب «عنوان ایران، تنها قربانی سیاست های آمریکا نیست» گفت: هدف از نوشتن این کتاب بیان تهدیدات محتمل بر علیه امنیت ملی ایران می باشد.

کردستان ـ علی کسیری؛ نویسنده و پژوهشگر به تازگی کتابی تحت «عنوان ایران، تنها قربانی سیاست های آمریکا نیست» به رشته تحریر درآورده است.

به گفته کسیری، هدف از نوشتن این کتاب بیان تهدیدات محتمل بر علیه امنیت ملی ایران می باشد.

درباره کتاب «ایران، تنها قربانی سیاست های آمریکا نیست» در گفت وگو با خبرنگار پرسون اظهار داشت: «ایران، تنها قربانی سیاست های آمریکا نیست»، کتابی است با موضوعیت آینده پژوهی تحولات نظام جهانی در دهه ۲۰۲۰ میلادی و تمام تلاش نویسنده کتاب بر آن بوده است که با محوریت قرار دادن منافع بلند مدت ایالات متحده آمریکا در آینده نظام جهانی و همچنین بررسی سیر سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در دوران پساشوروی، به ویژه در دو سال پر تنش 2000 و 2010 میلادی که سالهای سخت تقابل میان آمریکا و سه قدرت مستقل نظام جهانی، یعنی ایران، روسیه و چین به شمار می آیند، محتمل ترین فرضیات قابل پیش بینی از تحولات نظام جهانی، به ویژه تحولات ناشی از تقابل چهار قدرت آمریکا، ایران، روسیه و چین را در دهه 2020 میلادی بررسی کند.

وابستگی شدید اقتصاد چین به واردات نفت خام که در واقع چین را به بزرگ ترین وارد کننده نفت خام در جهان با واردات روزانه نزدیک به ۸ میلیون بشکه نفت تبدیل کرده است، به خوبی بیانگر شدت ضعف امنیت انرژی چین است. از این رو کاملاً بدیهی است که اگر دولت آمریکا بتواند بازار جهانی نفت را به کنترل مطلق خود درآورد، می تواند که بسیار ساده و تنها با استفاده از کارت فشار به امنیت انرژی چین و همچنین بازی با ابزارهای اقتصادی و تجاری، دولت اقتدارگرای چین را ساقط و یا به دولتی فرمانبردار تبدیل نماید.

نویسنده کتاب «ایران، تنها قربانی سیاست های آمریکا نیست» ادامه داد: در نگاهی خلاصه، توسعه پر شتاب چین را می بایست بزرگترین عامل تهدید کننده حاکمیت بلامنازع آمریکا بر نظام جهانی دانست.

توسعه پرشتابی که نه فقط در حوزه های اقتصادی بلکه در تمام حوزه های استراتژیک همچون حوزه های نظامی، صنعتی و تکنولوژیک، خبر از ظهور ابرقدرتی بزرگ در شرق جهان می دهد که عملاً تا پایان دهه ۲۰۲۰ میلادی، چین را به چالشی بزرگ در برابر سلطه بلامنازع آمریکایی ها بر نظام جهانی تبدیل خواهد کرد و در نهایت با توجه به نا کارآمدی سازمان های بین المللی در مهار مناسبات حاکم بر نظام جهانی، جنگ سرد دیگری را بر آمریکا تحمیل خواهد نمود و سوال اینجاست که آیا آمریکایی ها چنین تهدید بزرگی را خواهند پذیرفت و یا آنکه با تمام قدرت در برابر توسعه قدرت چین خواهند ایستاد؟

وی تصریح کرد: جواب سوال کاملاً روشن است و از این رو می بایست که سیاست مهار قدرت چین، در دهه ۲۰۲۰ میلادی را شاکله سیاست خارجی دولت آمریکا دانست.

این نویسنده بیان داشت: اما چین چگونه متوقف خواهد شد؟ در جوابی بسیار کوتاه باید گفت که راه شکست چین از ایران و روسیه می گذرد.وابستگی شدید اقتصاد چین به واردات نفت خام که در واقع چین را به بزرگ ترین وارد کننده نفت خام در جهان با واردات روزانه نزدیک به ۸ میلیون بشکه نفت تبدیل کرده است، به خوبی بیانگر شدت ضعف امنیت انرژی چین است.

از این رو کاملاً بدیهی است که اگر دولت آمریکا بتواند بازار جهانی نفت را به کنترل مطلق خود درآورد، می تواند که بسیار ساده و تنها با استفاده از کارت فشار به امنیت انرژی چین و همچنین بازی با ابزارهای اقتصادی و تجاری، دولت اقتدارگرای چین را ساقط و یا به دولتی فرمانبردار تبدیل نماید.

وی افزود: با این وجود اما سلطه آمریکایی ها بر بازار جهانی نفت امر ساده ای نیست و هرچند که کنترل نسبی آمریکایی ها بر تجارت جهانی نفت انکار ناپذیر است اما در نهایت وجود دو کشور نفت خیز مستقل از آمریکا، یعنی ایران و روسیه، با ظرفیت صادرات روزانه بیش از ۱۰ میلیون بشکه نفت خام که به سادگی تمام، توان تامین پایه امنیت انرژی چین را دارند، عملاً تحریم نفتی چین را به امر غیر ممکنی تبدیل کرده است.

نویسنده کتاب «ایران، تنها قربانی سیاست های امریکا نیست» در بخش دیگری از سخنان خود بیان داشت: پس حداقل از این منظر شکی نیست که چین تا مادامی که دو کشور ایران و روسیه را در کنار خود داشته باشد، کماکان به پیشرفت و توسعه قدرت خود ادامه خواهد داد.

کسیری بیان داشت: البته همانطور که سیر تحولات در سالهای 2018 و 2019 میلادی ثابت می کند، به نظر می رسد که آمریکایی ها نیز دقیقاً با درک همین مساله، خیز بلندی برای ایجاد شکاف در اتحاد تاکتیکی سه کشور ایران، روسیه و چین برداشته و به دنبال آن هستند تا که با تبدیل هر سه کشور ایران، روسیه و چین به قدرت هایی تنها و منفک، شرایط را برای سقوط دومینو وار هر سه کشور مهیا سازند.

سیاستی که در گام نخست عملاً با تطمیع روس ها و به رسمیت شناختن منافع بلند مدت روسیه در پساجنگ سوریه و همچنین اعلام جنگ صوری تجاری آمریکا بر علیه چین توانست که هر دو کشور چین و روسیه را در قطع حمایت تاکتیکی از ایران مجاب کرده و شرایط را برای اعمال فشار حداکثری بر ایران مهیا سازد.

نویسنده کتاب «ایران، تنها قربانی سیاست های امریکا نیست» ادامه داد: با این حال اما همانطور که گفته شد، شکی نیست که فشارها متوقف به ایران نخواهد ماند و پس از سقوط ایران، به دولت الیگارشیک و متزلزل ولادیمیر پوتین، به عنوان دومین تامین کننده پایه امنیت انرژی چین منتقل خواهد شد و سپس با تغییر حکومت ها در تهران و مسکو به دست نیروهای غربگرا، شرایط را برای تحریم حداکثری چین مهیا خواهد ساخت. به ویژه آنکه چین نیز با از دست دادن کارت استراتژیک کره شمالی در تقابل با آمریکا، بسیار آسیب پذیر تر خواهد شد.

کسیری در ادامه سخنان خود تاکید کرد: البته تضعیف دو قدرت ایران و روسیه امر ساده ای نیست و بدون شک سیاست فشار حداکثری به چین نیز ولو در زمانیکه تهران و مسکو در کنترل دولت های غربگرا و مطیع واشینگتن باشند هم بدون عوارض نخواهد ماند و چه از منظر اقتصادی و چه از منظر امنیتی، تبعات بسیار سنگینی را متوجه آمریکایی ها خواهد کرد.

وی تصریج کرد: از این رو به نظر می رسد که آمریکایی ها برای دستیابی به این مهم و حفظ سلطه بلامنازع بر نظام جهانی، سیاست دقیق و بسیار پیچیده ای را برنامه ریزی کرده و در حال عملیاتی کردن آن باشند. سیاستی که تلاش شده است حدالمقدور و با رعایت ملاحظات امنیتی، در کتاب «ایران، تنها قربانی سیاست های آمریکا نیست» به آن پرداخته شود.

گفتنی است که کتاب «ایران، تنها قربانی سیاست های آمریکا نیست» از طریق سایت کتابراه و همچنین دفتر نشر آوای نور (آثار فکر) برای علاقمندان قابل خریداری است.

آیین مهر ـ استان کردستان

231658