پژوهشگر یهودی شیرازی در گفت‌وگو با پرسون؛(قسمت اول)

تاریخ نشان داده که فرهنگ یهودیان شیراز با مردم‌داری آمیخته بوده/ هم‌کیشان ایرانی ما شیفته خاکشان هستند

پژوهشگر یهودی شیراز گفت: هر دوی فرهنگ‌های «ایرانی-اسلامی» و «ایرانی-یهودی» از آبشخور تمدن عظیم ایرانی تغذیه می‌کنند. به همین دلیل ایرانیان یهودی شیفته خاکشان، ایران هستند.

به گزارش سایت خبری پرسون از فارس، نجوای عبادت یهودیان در کنیسه‌ای در قلب شیراز پیچیده است؛ از محل کسب و کار خود آمده‌اند و تنها چیزی که تسکین خستگی‌شان بوده، خواندن تفیلای عشره (نماز جمعی در آیین یهودیت) است. معماری درونی کنیسه، نغمه‌ها و دستگاه‌های آوازی که سروده‌های دینی را با آن می‌خوانند، عشق و علاقه‌شان نسبت به زبان فارسی و هزاران مورد این چنینی دیگر نشان می‌دهد که مفهوم «ایرانی بودن» برایشان چنان غنا و ارزشی دارد که حاضر هستند برای حفظ آن از داشته‌های خود مایه بگذارند و ایثاری تمام‌قد به خرج دهند. همین انگیزه‌ها بود که در دوران دفاع مقدس جمعیت فراوانی از یهودیان ایرانی را راهی جبهه‌های حق علیه باطل کرد و چندین شهید و ده‌ها جانباز و صدها ایثارگر را به مام میهن تقدیم کردند.

با همه این‌ها در طول این سال‌ها کمتر پیش آمده که سخن فرهیختگان و نخبگان فرهنگی جامعه یهودیان ایران بر مباحث فرهنگی و هنری یهودیان ایران در رسانه‌ها بازتاب یابد تا عموم مردم شناخت بهتری از هموطنانشان داشته باشند. به همین سبب، خبرنگار پرسون به سراغ یکی از شاخص‌ترین چهره‌های فرهنگی یهودی در شهر شیراز آمده است. «پیمان قیام» متولد سال 1352 در شهر شیراز و دانش‌آموخته کارشناسی ارشد رشته مدیریت است؛ با این حال علاقه اصلی وی، همچنین مطالعات و تحقیقاتش در طول این سال‌ها بر موضوع فرهنگ ایرانی- یهودی تمرکز داشته است. سایت خبری پرسون در نظر دارد مشروح این گفت‌وگو را در چند شماره منتشر کند.

آنچه در ادامه خواهید خواند بخش نخست گفت‌وگو با «پیمان قیام» است:

بسیاری از کسانی که با فرهنگ و آداب و رسوم یهودیان ایران آشنایی ندارند، بر این گمان هستند که برخی از شؤونات فرهنگی در جامعه یهودیان ایران ارتباطی با جامعه اکثریت ندارد. بگذارید با ذکر یک مثال منظورم را برایتان شفاف کنم. مثلا موسیقی آیینی را در نظر بگیرید. همچنان که در تلاوت دعاها و اذان از دستگاه‌های موسیقی ایرانی استفاده می‌شود، در آیین یهودیت نیز خواندن تهیلیم (نیایش‌نامه حضرت داوود (ع)) و دیگر متون یهودی با ردیف‌های دستگاهی ایرانی رایج است. این پدیده با اینکه بدیهی است اما بسیاری از آن بی‌خبرند. آیا این چنین است؟

بله. واقعیت این است که بستر سلیقه همه ایرانیان، بیش از هر چیز تمدن عظیم این کشور بوده است. فرهنگ‌های «ایرانی-یهودی» و «ایرانی-اسلامی» اساسا از آبشخور تاریخ این کشور تغذیه می‌کنند. شما به درستی به موسیقی اشاره کردید، اما واقعیت این است که باید به فراتر از یک شاخه هنری اشاره کرد. به عنوان مثال بسیاری از کتب دینی یهودیان ایران در گذشته منقوش به نگارگری و تذهیب بوده‌اند. معماری خانه‌ها و عبادتگاه‌های یهودی از آرامگاه دانیال نبی(ع) در شوش گرفته تا زیارتگاه حضرت حبقوق در تویسرکان همه و همه متأثر از معماری دوره ساسانی بوده‌اند؛ همان نوع معماری که الهام‌بخش ظراحان مساجد اسلامی در قرون پیش بوده است. بنابراین باید گفت که «ایرانیت» هنرهای آیینی را در هر دینی تعریف در کشورمان تعریف می‌کند. علاوه بر این موارد تاریخ نشان داده که فرهنگ یهودیان شیراز با مردم‌داری آمیخته بوده است.

شاید بتوان گفت در ادبیات نیز چنین بوده است؛ یعنی آن دسته از شاهکارهای ادبی که توسط یهودیان ایرانی خلق شده است، همواره درونمایه و الگوهای فکری اساطیر ایرانی را نشان داده‌اند.

درست است. نمونه شاخص و بارز آن نیز شاعری پارسی‌گوی در قرن هفتم هجری بوده که در همین شیراز کتاب تورات را به نظم فارسی دراورد. او کسی نبود جز «مولانا شاهین» که حماسه و تاریخ قوم حضرت موسی(ع) را با ادبیات فارسی گره زد و شاهکار عظیمی خلق کرد به نام «موسی نامه.»

بله. در طول تاریخ یهود، نه تنها در ایران بلکه در همه جا سابقه نداشته است که شخصی بیاید و با شهامت تمام تورات را به نظم دربیاورد؛ به همین خاطر در میان یهودیان جهان مولانا شاهین هنرمندی یگانه بوده است. موسی‌نامه یکی از آثار بدیع و در خور ستایش در ادبیات فارسی است. من قسمت‌هایی از آن را خوانده‌ام و از روانی و صلابت کلام مولانا شاهین در تحیر مانده‌ام. این کتاب در اوایل قرن چهاردهم میلادی مصادف با دوره سلطان ابو سعید ایلخانی در شیراز به نگارش درآمده است؛ یعنی درست در زمانی که شعر عرفانی و حماسی به اوج شکوفایی خود رسیده بود. آیا این باور من درست است که یهودیان ایران در آن زمان تمایل داشتند که از این نوزایی و انقلاب ادبی به دور نمانند و به این ترتیب ادب‌پرورانی چون مولانا شاهین عزم خود را جزم کردند تا دست به خلق آثار دینی و تاریخی با استفاده از گنجینه زبان فارسی بزنند.

تا حد زیادی این چنین است که اشاره کردید؛ اما واقعیت این است که عشق ایرانیان یهودی به زبان فارسی فقط به دوره شکوفایی شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم محدود نمی‌شود. سابقه حضور یهودیان در ایران به دوره هخامنشی می‌رسد و از آن زمان تا کنون عشق به فرهنگ ایرانی از اصلی‌ترین ارکان موجودیت جوامع یهودی در ایران بوده است. به عنوان مثال در همین تاریخ معاصر ایران ما شخصی چون مرحوم سلیمان حییم را داشته‌ایم که همت به تدوین واژه‌نامه‌ای گماشت که هنوز منبع و مرجع کارشناسان ادبیات فارسی است. نمونه شاخص دیگری که می‌توانم به آن اشاره کنم «مرتضی خان نی‌داوود» است که از ردیف‌دانانان و موسیقی‌شناسان بزرگ ایران بوده است. تصنیف «مرغ سحر» نیز که زمزمه محافل بسیاری از ایرانیان است از ساخته‌های او بوده است.

شاید در اینجا لازم باشد اشاره کنم که رهیافت فکری جوامع یهودی در ایران غالبا به عرفان متمایل بوده است. چنانکه در حال حاضر خوانش دین اسلام در ایران با خوانش این دین در عربستان سعودی فرق دارد، به همین صورت نیز خوانش دین یهودیت در این سرزمین با برخی از دیگر کشورهایی که جمعیت متراکم یهودی در آن زندگی می‌کنند تفاوت‌هایی دارد. اصولا در علوم انسانی بیشتر تعاریف از مفهوم «فرهنگ» به سبک زندگی تعبیر شده است. سبک زندگی سلیقه و جهان‌بینی انسان‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. جهان‌بینی یک ایرانیِ یهودی نیز مبتنی بر همین چارچوب است که به عرفان و ادبیات علاقه دارد. البته ما در اینجا در مورد فرهنگ جمعی صحبت می‌کنیم و می‌گوییم که برایند سلایق و افکار این طور است، نه نگاه و نظر یک شخص خاص.

به نکته مهمی اشاره کردید. اما آیا می‌توان از دل همین فرهنگ مشترک در دوران فناوری و شبکه‌های اجتماعی همچنان بر وحدت فرهنگی ایرانیان فارغ از دین و آیین اشاره کرد؟ این سؤال را از این جهت می‌پرسم که اتفاقا برخی از اندیشمندان در جهان بر این باور هستند که سرشت و گرایش مدرنیته نه در پیوند افکار که در هویت‌طلبی‌های قومی و دینی نهفته است. آیا پرسش من واضح بود؟

بله. منظور شما این است که آیا مثلا همین یهودیان ایران با توجه به گسترش ارتباطات به واسطه اینترنت از هویت ایرانی بودن خود می‌کاهند با نه. پاسخ من به پرسش شما منفی است؛ چرا که تجربه نیز ثابت کرده آن دسته از کودکان یهودی که در دهه 70 و 80 به دنیا آمده‌اند، به نسبت نسل‌های گذشته تعاملات بیشتری با جامعه اکثریت دارند و به نوعی می‌توان گفت این مرزها کم‌رنگ‌تر شده است.

ادامه این گفت‌وگو؛ شنبه منتشر خواهد شد.

سعید دهقانی- فارس

223666