عباس عبدی

17 مرداد امسال از دو جهت تاثرآور است، یکی یادآوری کشتار کارکنان کنسولگری ایران در مزارشریف در سال 1377 به دست طالبان از جمله محمود صارمی خبرنگار ایرانی است که به همین مناسبت این روز را در ایران روز خبرنگار نامیدند، دیگری از این جهت که امسال دوباره شاهد همان رویدادهای 23 سال پیش هستیم.
در آستانه ماه محرم هستیم و یکی دیگر از تناقضات سیاستگذاری در ایران برجسته‌تر از گذشته خود را نشان خواهد داد. شکاف قدرت و مسوولیت در موضوع مهمی چون کرونا در این ماجرا آشکارتر می‌شود. وضعیت موج پنجم کرونا بر کسی پوشیده نیست.
در خصوص طرح صیانت مطالب فراوانی گفته شده است و طبعا در آینده نیز بیشتر گفته خواهد شد. درباره چنین طرحی که با ترجیحات و علایق ده‌ها میلیون نفر مرتبط و در تضاد است، باید دقیق‌تر گفت‌وگو کرد.
طبیعی است که در این روزها ذهنیت و توجه شما به انتخاب همکاران متمرکز شده باشد و کمتر فرصت کنید تا به گزارش‌های دیگر بپردازید. ولی واقعیت این است که طرح مشهور به صیانت... چنان مشکلی را برای مدیریت شما از همان آغاز ایجاد خواهد کرد که به این سادگی نمی‌توان بر آن غلبه کرد.
هنگامی که به وضعیت جامعه ایران نگاه می‌کنیم، نمی‌توانیم تعجب خود را پنهان کنیم. شاید برای برخی از ما که با این وضعیت عادت کرده‌ایم، امر عجیبی نباشد، ولی اگر یک ناظر بیرونی بخواهد وضعیت را توصیف کند، دچار حیرت خواهد شد. بیایید نگاهی به شرایط بیندازیم.
مسائل خوزستان به نقطه‌ای رسیده که همه اتفاق نظر دارند؛ حق متوجه مردم است. هر چند به نظر بنده نیازی نبود که فریاد مردم بلند شود تا مسوولان امر متوجه این حق شوند. خوشبختانه آقایان، بدون استثنا سفرهای زیادی به خوزستان می‌کردند و وضع آنجا را می‌دیدند.
متاسفانه حکومت ایران علاقه‌ای به این نوع مقایسه‌ها ندارد و هر جا که به نفع خودش نیست آمار جهانی را ساخته و پرداخته استکبار علیه ایران معرفی می‌کند.

خوزستان ویژه‌ترین منطقه و استان کشور است. از هر جهت ویژه است. اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی و طبیعی و فرهنگی، و ۸سال منطقه جنگی بودن؛ با دیگر استان‌های کشور تفاوت دارد. مشکلات آن نیز متأثر از عوامل گوناگون است، ولی به نظر می‌رسد که مهم‌ترین مساله استان سلطه نگاه غیر محلی و نه ملی بر استان است.
یکی از پدیده‌های عجیبی که در انتخابات اخیر دیده می‌شد، غلبه ذهنیت تبلیغاتی بر کنشگران سیاسی اصلاح‌طلب بود. ذهنیتی که پیش‌تر و حتی هم‌اکنون نیز نزد اصولگرایان به وفور دیده می‌شود و یکی از عوامل عدم درک درست آنان از پدیده‌های جامعه است و لذا هیچ‌گاه نمی‌توانند مسائل را حل کنند.
از همان ابتدا که بیماری کووید-۱۹ شایع شد، بحث درباره ساخت واکسن آن نیز، با شدت موضوع بحث قرار گرفت. خیلی‌ها اظهار امیدواری کردند که حداکثر تا ۱۸ ماه آماده شود. برخی امید به این تاریخ نیز نداشتند.
گفت‌وگو درباره موضوع سیاست با اخلاقیات فردی تفاوت دارد. ما اگر به فرزندان‌مان یا دوستان توصیه‌ای یا انتقادی داریم، باید آن را حتی‌المقدور به صورت خصوصی طرح کنیم، زیرا ملاحظات اخلاقی حکم می‌کند که موضع ما نسبت به یکدیگر دوستانه و تابع منطق رفتار فردی باشد. ولی هنگامی که می‌خواهیم رفتار سیاستمداران و صاحبان قدرت را نقد کنیم، بیان خصوصی آن لزوما فایده‌ای ندارد، زیرا منطق حاکم بر رفتار سیاسی، قدرت است.
خبر چهارشنبه شب تاسف‌آور بود. اتوبوس روزنامه‌نگاران در شمال غربی کشور به علت نقص فنی سقوط کرد و دو تن از خانم‌های همکار و با نشاط به بیرون پرتاب و زیر اتوبوس مانده و فوت کرده‌اند. اتوبوسی که به جای حمل‌و‌نقل، آنان را حمل ولی غم را برای عزیزان و دوستان‌شان فرستاد.
درباره آرای باطله این دوره از انتخابات زیاد سخن گفته شده است، هرکس درباره آن تحلیلی و توصیفی دارد.
در این یادداشت می‌کوشم که واقعیت ماجرا و اینکه این آرا از کجا پیدا شده است را به دقت توضیح دهم البته تحلیل آن بماند برای خوانندگان.
به نظرم اتفاق 28 خرداد را نباید مترادف پایان اصلاح‌طلبی دانست. این را نه براساس علایق و گرایشم بلکه براساس واقعیات و تجربه پژوهشی می‌گویم.
در انتخابات گذشته یکی از نامزدهای مهم اصولگرا که انصراف داد و رفت، جمله مهمی را هنگام ثبت‌نام برای نامزدی ریاست‌جمهوری گفت. گفت درآمد کشور را در 4 سال ریاست‌جمهوری خود دو و نیم برابر می‌کنم.
اخیرا گفت‌وگویی داشتم و در آنجا توضیح دادم که حتی با افزایش تعداد نامزدهای انتخاباتی و تایید صلاحیت آنان گره چندانی از کار فروبسته مشارکت انتخاباتی گشوده نمی‌شد.