لیگ کُشان به وقت هالیدی!؟

حالا باید آرزو کرد ابر و باد و چمن‌های پرچاله و داوران پراشتباه و ستاره‌های پرسوال دست به دست هم دهند تا کرکره لیگ در وقت مقرر پایین کشیده شود تا خاموشی سراغ میدان‌ها را نگیرد و هالیدی در گرماگرم جدال مدعیان ته بگیرد. همه این‌ها در حالی است که کمتر از صد روز دیگر تیم ملی باید در دوحه به مصاف حریفان مقتدر آسیایی رود و از کیان فوتبال ایران در جام ملت‌ها دفاع کند.
تصویر لیگ کُشان به وقت هالیدی!؟

به گزارش سایت خبری پرسون، امید مافی در یادداشتی نوشت: تصاویر بی‌شباهت را مرور می‌کنیم. نه، این لیگ هیچ شباهتی به لیگ‌های حرفه‌ای دنیا ندارد و در همه این سال‌ها درجا زده است. نیازی به کاویده شدن نیست. مرور سکانس‌هایی از هفته‌ای که گذشت ما را به این برداشت ساده می‌رساند که فرسنگ‌ها از اتوپیای واقعی این فوتبال پرادعا فاصله گرفته ایم. فوتبالی که طنینش ویترین‌ها را برمی دارد، اما نه زمین هموار برای رقابت دارد، نه در سوت‌هایش به نشانه مساوات دمیده می‌شود و نه برنامه‌های روزمره و یلخی‌اش از غلط‌های این دیکته نوشته شده کم می‌کند.

لیگ را تعطیل می‌کنند و تیم امید را بی‌صدا به هانگژو می‌فرستند و از قضا در فراق جام گریه می‌کنند و اصلا نمی‌دانند چگونه خواسته یا ناخواسته این فوتبال خوابزده را به دالان‌های تاریک هل می‌دهند. طرفه اینکه پس از بازگشت لیگ قضاوت‌های بودار سوهان بر اعصاب تیم‌ها می‌کشد و کاری می‌کند که دوست و دشمن به خبط قاضیان اعتراف کنند.

این یک نمایش کمدی نیست. این یک نمایش رئال با خروجی وحشتناکی است که برخی را ذبح کرده و برخی را خاکسترنشین می‌کند.

این اما همه داستان نیست. از ارتش سرخ که در مقابل سیرجانی‌ها خوش به حالش شده شش هفته پس از استارت لیگ یک امتیاز کسر می‌کنند و به بهانه قرارداد مدافع گرجستانی نام قرمزها را در بلک لیست می‌نشانند تا نه سیخ بسوزد و نه کباب!

کاش تراژدی فقط همین باشد. وقتی VAR حکم کیمیا را دارد پس بهترین فرصت است تا همه چیز را به گردن تکنولوژی بیندازند و از یک پوزش خشک و خالی بپرهیزند.

قصه پرغصه زمین‌های فوتبال نیز شنیدنی است. در یک سو روی قنات، چمن سبز می‌کنند و در سوی دیگر ورزشگاه بزرگ پایتخت را به صلیب می‌کشند تا فضا برای برگزاری یک نبرد ساده مهیا نباشد و ستاره‌های کاغذی در طرفه العینی به سیاره‌های خاموش بدل شوند.

در این میانه صدای اعتراض باشگاه‌هایی که صدها میلیارد هزینه کرده‌اند به گوش می‌رسد و یکی نیست به حضرات گوشزد کند که خود کرده را تدبیر نیست و وقتی بذر باد می‌افشانیم، توفان درو می‌کنیم.

حالا باید آرزو کرد ابر و باد و چمن‌های پرچاله و داوران پراشتباه و ستاره‌های پرسوال دست به دست هم دهند تا کرکره لیگ در وقت مقرر پایین کشیده شود تا خاموشی سراغ میدان‌ها را نگیرد و هالیدی در گرماگرم جدال مدعیان ته بگیرد. همه این‌ها در حالی است که کمتر از صد روز دیگر تیم ملی باید در دوحه به مصاف حریفان مقتدر آسیایی رود و از کیان فوتبال ایران در جام ملت‌ها دفاع کند.

آیا فرجام فوتبالی با این همه خبط و این همه ناکارآمدی به خیر و خوشی خواهد بود؟ آیا دوباره تب ورزشگاه‌ها با نفس آتش پاره‌ها از چهل درجه خواهد گذشت؟ در این عرصات شاید هیچ کس نداند!

منبع: آفتاب یزد

533242