تبارشناسی رفراندوم در سنت غربی (بخش پایانی)

رفراندوم بیشتر یک سنت فرانسوی محسوب می‌شود. در فرانسه دموکراتیک تا پایان سال ۱۹۴۶ دست کم سه فقره رفراندوم درباره امور مربوط به اصلاح مفاد قانون اساسی صورت گرفته بود. در دهه‌های بعد نیز سنت فرانسوی توسل به رفراندوم ادامه یافت؛ از جمله رفراندومی که ژنرال دوگل در ژانویه ۱۹۶۱ درباره آینده الجزایر انجام داد.
تصویر تبارشناسی رفراندوم در سنت غربی (بخش پایانی)

به گزارش سایت خبری پرسون، دکتر علی میرزامحمدی در یاداشتی نوشت: بخش اول این یادداشت به تعریف و تاریخ رفراندوم اختصاص یافته بود. در بخش دوم این یادداشت به شیوه اجرا و استدلال‌های مطرح شده از ناحیه منتقدان و حامیان رفراندوم خواهیم پرداخت.

شیوه اجرا رفراندوم: هرگاه قوه قانونگذاری به صورت داوطلبانه تکلیف قانونی را مشخص نکند، شهروندان کشور ممکن است عرض حال یا «درخواست‌نامه‌ای» به امضای رای‌دهندگان واجد شرایط برسانند و به موجب آن درخواست کنند که قانون یا پیشنهاد مورد بحث به رفراندوم گذاشته شود. با توجه به مفاد قانون اساسی و قانون ناظر بر استفاده از رفراندوم تعداد امضاهای مورد نیاز برای ارائه چنین درخواستی از۵ تا ۱۵ درصد کل آرا در آخرین انتخابات عمومی نوسان دارد. آنگاه درخواست نامه تکمیل شده در دفتر یک مامور مشخص دولتی (مثلا وزیر کشور یا رئیس دفتر شهرداری)، باید معمولاً ظرف نود روز پس از تصویب قانون مربوطه، به ثبت رسانده شود. از آن تاریخ به بعد، درصورتی‌که مامور مشخص دولتی، کفایت امضاء‌ها را رسماً تصدیق کند، قانون مزبور تا معلوم شدن نتیجه رفراندوم به حالت تعلیق درخواهد آمد و قوه اجرایی، وسایل احاله قانون مورد منازعه را به رای‌دهندگان (خواه از راه انتخابات خاص و خواه انتخابات عمومی) فراهم خواهد ساخت.

محدوده رفراندوم: در قانون اساسی برای جلوگیری از اخذ تصمیم بر اساس رفراندوم توسط بخش اندکی از رای دهندگان واجد شرایط، موادی گنجانده می‌شود. معمولاً برای رد یک اقدام پیشنهادی، اکثریت کل آراء در انتخابات ضروری است. خودداری شخصی رای‌دهنده از ابراز ارجحیت مورد نظرش در زمینه اقدام پیشنهادی موجب تشکیل «آرای ساکت» می‌شود. بسیاری از رفراندوم‌ها به واسطه آراء ابراز نشده (آراء ساکت) با شکست مواجه می‌شوند.

حامیان و منتقدان رفراندوم: اجرای رفراندوم حامیان و منتقدان جدی داشته و دارد.

الف- حامیان رفراندوم: حامیان ایده همه‌پرسی نویسندگان و متفکران ملی‌گرای- لیبرال فرانسوی و ایتالیایی و نیز ویلسون رئیس جمهور ایالات متحده بودند. استدلال آن‌ها این بود که با قرار دادن شایسته اقوام و مردم در واحدهای سیاسی که بر ملاحظات ملیت مبتنی باشد، دموکراسی در داخل مرزهای ملی رشد و نمو خواهد کرد و با گسترش همکاری و مدارا در سطح جهانی به عرصه ظهور خواهد رسید.

از طرف دیگر برخی دولت‌ها با مشی فاشیستی و علاقه‌مند به تداوم حاکمیت نیز از حامیان رفراندوم بوده اند. از جمله حامیان جدی رفراندوم می‌توان به هیتلر، ناپلئون، ژنرال دوگل و وینستون چرچیل اشاره نمود.

رفراندوم بیشتر یک سنت فرانسوی محسوب می‌شود. در فرانسه دموکراتیک تا پایان سال ۱۹۴۶ دست کم سه فقره رفراندوم درباره امور مربوط به اصلاح مفاد قانون اساسی صورت گرفته بود. در دهه‌های بعد نیز سنت فرانسوی توسل به رفراندوم ادامه یافت؛ از جمله رفراندومی که ژنرال دوگل در ژانویه ۱۹۶۱ درباره آینده الجزایر انجام داد.

ب- منتقدین رفراندوم: همه‌پرسی مورد انتقادهای جدی قرار گرفته است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

- برخی منتقدین مطرح کرده‌اند که «رفراندوم به عنوان شیوه‌ای از دموکراسی مستقیم و مبتنی بر آرای عامه، مقدمه دیکتاتوری است. به این معنا که رفراندوم زمینه دعوت به حزبی یکه‌تاز (توتالیتر) را در جبهه مخالف (اپوزیسیون) فراهم می‌کند. استدلال آن‌ها این است که رفراندوم با مردم‌انگیزی (شورشگری)، «سازمان دادن» نارضایتی از طریق به راه انداختن عریضه‌نویسی‌های عامه گیر، تظاهرات عمومی و اعمال فشار از پایین و از طریق توسل به آرای مردم، زمینه دیکتاتوری حزبی از جبهه مخالف را فراهم می‌کند.

- مهم‌ترین منتقدان همه پرسی درباره حق حاکمیت محدوده‌های جغرافیایی، نویسندگان بین‌الملل‌گرا هستند که به نقش قدرت در مناسبات بین‌المللی تاکید ورزیده‌اند. این قبیل اشخاص ادعا می‌کنند که همه پرسی عنایتی به توازن قدرت نمی‌کند و باعث می‌شود که توزیع پایدار قدرت در عرصه بین‌المللی به هم بخورد.

- عده‌ای دیگر نیز ابراز عقیده کرده‌اند که همه‌پرسی احساسات ملی تلخی برمی‌انگیزد و برای رشوه‌گیری، اعمال زور و تروریسم وسوسه ایجاد می‌کند و به هیچ روی این اطمینان را نمی‌دهد که رای‌دهندگان به جای ابراز رسمی ارجحیت‌های ملی دائمی خود، بیم ها، پیش‌داوری‌ها و منافع اقتصادی عاجل خود را ابراز نکنند.

- برخی منتقدان هم به تاثیر دگرگونی ملیت فرهنگی در نتایج رفراندوم اشاره دارند. آن‌ها معتقدند ملیت فرهنگی بیشتر از ملیت حقوقی در معرض دگرگونی دائم است. این دگرگونی، حاصل مردم‌انگیزی و سوءمدیریت است. بر این اساس چون نتایج همه‌پرسی تحت تاثیر انتخاب حوزه رای گیری، نظارت انتظامی بر حوزه و کارایی تبلیغات قرار دارد، چندان نمی‌توان به آن اطمینان نمود.

- بین‌الملل گرایان معاصر معتقدند تعیین سرنوشت ملی به واسطه رفراندوم، فی نفسه به این منتهی نخواهد شد که مردم این مناطق به واسطه یک سازمان بین‌المللی با خیالی آسوده با یکدیگر همکاری کنند. بین‌الملل‌گرایان با وقوف به دشواری‌های همه‌پرسی و محدود بودن حوزه‌هایی که در آن‌ها می‌توان نتایج سودمندی را انتظار داشت، به جای رفراندوم توجه خود را به تحکیم سازمان‌های بین‌المللی به منظور تنظیم حقوق بشر، جلوگیری از تجاوز و پیشبرد همکاری بین‌المللی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی معطوف داشته‌اند.

- اما مهمترین انتقاد از رفراندوم به سوء استفاده از اجرای همه پرسی یا رفراندوم نمایشی مربوط می‌شود. رفراندوم نمایشی تدبیری برای تهذیب حکومت نیست؛ بلکه در این روش، مراجعه به آرای عمومی در واقع بیشتر به منظور مشارکت مستقیم مردم در امور قانونگذاری یا تصویب نمادین (سمبلیک) سیاست‌های دولت صورت می‌گیرد. تعداد رفراندوم‌های نمایشی در تاریخ کم نیست. برای مثال هیتلر در ۱۲ نوامبر ۱۹۳۳ به منظور نشان دادن حمایت مردم از کناره‌گیری آلمان از «کنفرانس خلع سلاح جامعه ملل» به همه‌پرسی دست زد. همچنین ناپلئون در سه مورد از رفراندوم نمایشی برای تثبیت قدرت خویش بهره گرفته است: در سال ۱۸۰۰ از مردم خواسته شد که در مورد تصویب قانون اساسی جدید اعلام پشتیبانی کنند؛ در سال ۱۸۰۲ در مورد اعطای لقب «کنسول مادام‌العمر» به ناپلئون و در سال ۱۸۰۴ در مورد تایید اعطای لقب «امپراتور فرانسه» به ناپلئون از رفراندوم استفاده شده است. با این همه مقاومت‌هایی هم در برابر رفراندوم نمایشی قابل تصور است. از جمله در سال ۱۹۴۵ وینستون چرچیل در نامه‌ای مکتوب به کلمنت اتلی (Clement Attlee) سیاستمدار انگلیسی برای طولانی‌تر کردن دوره پارلمانی انگلستان در زمان جنگ، خواستار برگزاری رفراندوم شده بود؛ اما اتلی به این پیشنهاد که در صحنه سیاست انگلیس تازگی داشت مخالفت نموده بود. استدلال او در مخالفت با رفراندوم، بیگانگی رفراندوم با حیات ملی و سنت‌های ملی انگلستان و تلقی رفراندوم به عنوان حربه فاشیسم و نازیسم بوده است. اتلی معتقد بود طرز عمل در زمینه رفراندوم و همه‌پرسی طوری بوده است که این قبیل دستاویزها به‌مذاق مردم انگلیس خوش نمی‌آمد.

منبع: آفتاب یزد

482267