در صداوسیما با خبرنگاران و مجریان ریاکار تندرو مواجهیم

برنامه تلویزیونی که در آن حمید رسایی به قالیباف حمله کرد همچنان مورد نقد رسانه هاست.
تصویر در صداوسیما با خبرنگاران و مجریان ریاکار تندرو مواجهیم

به گزارش سایت خبری پرسون، این نقدها علاوه بر معا.ن سیاسی معزول صداوسیما، متوجه سواد پایین گزارشگران، مجریان اخبار و خبرنگاران رسانه ملی هم شده است.

وقتی با سیستمی مواجه باشیم که در آن تندروی‌های ریاکارانه بتواند باعث پیشرفت افراد شود و جای مهارت را بگیرد، کار خبری در کل مجموعه صداوسیما به‌طور کلی از ریخت خواهد افتاد. حتی حضور بعضی از خبرنگاران که نمادی از نفرت‌پراکنی در جامعه هستند در مجموعه معاونت سیاسی صداوسیما نشان می‌دهد با یک ایراد ساختاری مواجهیم؛ چه اینکه در یک رسانه استاندارد، با سر زدن اولین رفتارهای اینچنینی از یک خبرنگار او را کنار می‌گذارند نه اینکه چنین رفتارهایی باعث پیشرفت آن خبرنگار در جایگاهش نزد مسئولان سازمان شود.

این مساله‌ای نیست که صرفا در دوره اخیر مدیریت بخش اخبار صداوسیما که به‌عنوان معاونت سیاسی شناخته می‌شود، به‌وجود آمده باشد و روندی است که حداقل از یک و نیم دهه پیش آغاز شده است. وقتی گفته می‌شود روش پیشرفت در بخش اخبار صداوسیما تندروی‌های متظاهرانه است و حتی شاذگویی و نفرت‌پراکنی هم نزد مدیران برای آن خبرنگار یا دبیر یا مسئول به‌خصوص منافعی در پی دارد، این یعنی معاونت سیاسی به‌طور ساختاری گله خودی‌ها را می‌بیند نه مخاطب واقعی را و این مساله فقط در دوره اخیر ایجاد نشده، بلکه سابقه‌ای چندساله دارد. بنابراین می‌شود گفت این ساختار و این طرز نگاه تغییر نکند عوض شدن یک یا چند مدیر نمی‌تواند تحولی بنیادین در روش کار معاونت سیاسی و بخش اخبار صداوسیما ایجاد کند.

سطح هوش و سواد در اینجا چقدر است؟

با توجه به همه این مسائل می‌شود گفت آنچه چند شب پیش در یکی از قسمت‌های گفت‌وگوی ویژه خبری رخ داد، خروجی انبوهی از ایرادهای ساختاری در معاونت سیاسی صداوسیما بود. اگر کسی از نیت آنهایی که این صحنه را رقم زدند خبر نداشت، تصور می‌کرد یک برنامه برای تخریب آن جریان سیاسی ترتیب داده شده که میهمان برنامه به آن وابسته است؛ اما جالب اینجاست که نیت گردانندگان برنامه دقیقا برعکس بود. از آن روز تا به حال نیت سازندگان آن برنامه که شخص معاونت سیاسی سازمان هم در صدرشان قرار داشت و گفته می‌شود به همین دلیل جایگاهش را از دست داد، بسیار نقد شده است. اما نکته فاجعه‌آمیزی که رخ داد و چون به لحاظ فنی و مسائل مربوط به علوم ارتباطات موردی تخصصی است کمتر مورد توجه قرار گرفت، تعارض نیت سازندگان برنامه با تاثیر واقعی آن برنامه است.

می‌شود تصور کرد وقتی کسی در سطح معاونت سیاسی صداوسیما می‌خواهد از گروهی دفاع کند و گروهی دیگر را بکوبد اما تاثیر کارش بر افکار عمومی کاملا برعکس از آب درمی‌آید، چقدر هوش رسانه‌ای در این مجموعه عریض و طویل وجود دارد. سردبیر خبرگزاری مجلس درباره آن برنامه نقل می‌کند که بعد از گفت‌وگو، افرادی که در آنجا حاضر بودند، بسیار خوشحال بوده و از قول فردی که معرفی نمی‌شود اما ظاهرا میهمان آن شب برنامه بوده، می‌گوید: «تا به امروز این حجم از شادی کارکنان ‌صداوسیما را ندیده بودم.» این یعنی افراد حاضر در آن صحنه ابدا فکر نمی‌کردند که کارشان نتیجه‌ای برخلاف نیت اولیه‌شان داشته است و شاید هنوز هم نفهمیده باشند.

گذشته از اینکه جانبداری شخصی مثل معاون سیاسی صداوسیما از یک جناح سیاسی خاص چقدر می‌تواند خطرناک باشد و به‌علاوه درک این شخص از منافع ملی تا چه اندازه پایین است، این نکته که کسی در بالاترین سطح خبری سازمان نفهمد تاثیر رسانه‌ای کارش دقیقا برعکس نیت او است، یک فاجعه است. باید نگران شویم و بپرسیم پس چه کسی در این مجموعه عریض و طویل، درک حداقلی از مسائل فنی حوزه ارتباطات دارد؟ باهوش‌ترین و باسوادترین آدم این مجموعه کیست؟

وقتی رئیس مجموعه نکته‌ای تا این حد جدی و مهم را درک نکند، طبیعی است که بپرسیم این رئیس چه نوع افرادی را در زیرمجموعه‌اش چیده و کارکرد واقعی اخبار صداوسیما درحال‌حاضر با توجه به این بدنه و این قبیل مدیریت‌ها چقدر خواهد بود؟ تصور کنیم چنین مجموعه‌ای با چنین مدیرانی بخواهد در هر بزنگاه مهم سیاسی و اجتماعی ایران، روی افکار عمومی تاثیر بگذارد. با این دست‌فرمان و با این میزان درک از مسائل فنی رسانه، نتیجه واقعی کار چه خواهد شد؟

منبع: روزنامه فرهیختگان

613546