احداث مرکز اسکان زنان معتاد در قلب شهر همدان!

پیگیری خبری در مورد هفته کتاب و کتابخوانی مرا به سازمان تبلیغات کشاند تا در این روزگار کرونایی سهمی هرچند ناچیز در برگزاری مجازی این هفته داشته باشم. اما با ورودم به منطقه ی استقرار سازمان تبلیغات اسلامی با صحنه ای روبرو شدم که شوق نوشتن از کتاب و کتابخوانی را از قلمم گرفت.

به گزارش سایت خبری پرسوناز همدان، روبروی سازمان تبلیغات اسلامی در یکی از مناطق پر رفت و آمد شهر یا همان سرپناه شبانه روزی بانوان زیرنظر بهزیستی همدان مستقر است و از بد حادثه این پناهگاه در جایی برپا شده که یکی از خیابان هایش نام خبرنگار را با خود یدک می کشد.

حس کردم نوشتن از این ناهنجاری خود ساخته که نتیجه بی تدبیری مسئولین کهن شهر همدان است خود کتابی مفصل خواهد شد، کتابی که در سطر به سطر آن درد و رنج موج می زند، درد و رنج اهالی و ساکنین این منطقه، درد و رنج کارمندانی که در ادارات مستقر در این منطقه خدمت می کنند و از همه دردناکتر آلام درونی تعدادی از زنان مظلوم جامعه که خواسته یا ناخواسته در دام بزه های اجتماعی گرفتار شده اند و امروز در این گوشه از شهر به نمایش گذاشته شده اند تا هم موجب شدت گرفتن درد و رنج درونی آنان و بر باد رفتن اندک آبروی خانواده های احتمالی آنان شود، بهت وحیرت وجودم را فرا گرفت،

لحظه ای به دلیل آمدنم به این منطقه و خبر کتاب فکر کردم، شاید عمده ترین دلیل این ناهنجاری خانمانسوز غربت کتاب و فاصله گرفتن جامعه از مطالعه باشد. از صحبت‌های تعدادی از اهالی و شاغلین ادارات منطقه عمق فاجعه بیشتر نمایان شد. اهالی بیش از هرچیز بر سلامتی جوانان، نوجوانان و کودکان خود نگران هستند. خرید و فروش مواد مخدر، فساد اخلاقی، به خطر افتادن امنیت اجتماعی و سلب آسایش ساکنین از جمله مسائلی بود که در درد دلهای اهالی شنیدم.

یکی از کارکنان سازمان تبلیغات گفت: بارها سازمان تبلیغات اسلامی با وجود اینکه هیچ وظیفه ای در قبال زنان متجاهر ندارد با بهزیستی شهرستان همدان جلسه گذاشته است تا شاید این زنان معتاد را بتواند از کوچه و محله جمع کند اما به نتیجه نرسیده است.

پدری پا به سن گذاشته از شکایتش به نیروی انتظامی همراه با ارسال فیلم می‌گوید. خانمی نسبتا جوان می‌گوید از ترس جرات بیرون آمدن از خانه نداریم چرا که مورد حتاکی و تهدید زنهای ساکن در پناهگاه قرار می گیریم و دخترکی که از سرقت طلاهای دوستش می‌گوید. کارمندی از سازمان تبلیغات از اقدامات کارمندان و ارسال نامه به بهزیستی که بی اثر هم مانده می‌گوید. خادم امامزاده از حضور این زنها با پوشش و حالاتی زشت در امامزاده می‌گوید و یکی دیگر از افرادی که با دیدن بساط خبرنگاری ام به سمتم آمد از مبتلا شدن روانشناسی که برای مشاوره به این پناهگاه می آمده به بیماری ایدز گفت....

نفس این عمل یعنی ایجاد سرپناه برای این زنان نه تنها بد نیست بلکه در جای خود می‌تواند اقدامی خوب و کارساز تلقی شود. امروزه در بسیاری از کشورهای جهان چنین مکانهایی به وفور دیده می‌شود که با هدف ساماندهی و نجات گرفتاران در دام بزه های مختلف ایجاد شده اند، اما جانمایی و تمرکز بر هدف اصلی که همان نجات انسان های درد مند و گرفتار در دام اعتیاد است.

مطمئنم خوانندگان از اینجای مطلب منتظرند تا به دنبال مسئولی بروم و گزارشم را با مصاحبه با مدیر یا مسئولی به پایان ببرم، اما با توجه به اینکه این اقدام به نظر من و اهالی آن منطقه به هیچ عنوان توجیه پذیر نبوده و نیست، بنا بر این بهتر آن دیدم که مطلب را بدون هیچ توجیه و توضیحی در اختیار افکار عمومی جامعه قرار دهم، چرا که معتقدیم افکار عمومی بهترین چالشگر و مطالبه گری است که می‌تواند با شکل گیری خواستی عمومی مسئولین شهر را به جمع آوری و انتقال این مرکز متوجه کند...

منیژه فرهانپور - استان همدان

221110