درد دل های «کاظم هژیرآزاد»

بازی در زمین شانس

در کلامش مدام از کم شانسی در بازیگری به خصوص در سینما سخن به میان می آورد که نتوانسته آن طور که باید و شاید دیده شود. می گوید 70 سال دارد و تنها گاهی در تلویزیون شانس بازی در نقش متفاوت و خوب را داشته است.

به گزارش پرسون؛ «کاظم هژیرآزاد» کارمند وزارت راه بود و با حقوق بازنشستگی در کنار بازیگری، زندگی را می گذراند. عاشق بازیگری است و به گفته خودش اگر بازی نکند هشت اش گرو نه اش است! درد دل ها و گلایه های این بازیگر را در ادامه بخوانید.

وقتی پیشنهاد بازی دارید بحث مالی آن اهمیت دارد یا خود نقش؟

هر دوی آن‌ها مطرح هستند؛ زمانی کارگردان خوب، شهیر و معتبری پیشنهاد می دهد و آن جا بحث مالی مطرح نیست و تنها کار کردن با آن کارگردان برایم امتیاز محسوب می شود چون اثر دیده می شود؛ گاهی کارگردانی مثل خودم معروف و مشهور نیست اما دستمزدی که می دهند خوب است و البته نقشی که به من پیشنهاد می دهند بعد از این مقوله اهمیت دارد که آیا جای کار و تنش دارد تا دیده شود؟ همه کارها بده بستان است. طرف می گوید از نام من اعتبار کسب می کند و من هم از آن سو اعتبار مالی به دست می آورم و مجموع این ها را محاسبه می کنم.

شما سال ها برای هنر این مملکت زحمت کشیده و خاک صحنه خورده اید و باید قدرتان را بدانند.

منتی بر سر مردم ندارم چون عاشق بازی هستم و شغل من است و اگر کاری انجام ندهم هشت ام گرو نه ام است. بعد از 33 سال کار حقوق بازنشستگی ناچیز کارگری دارم. همین آب باریکه که هست کلاهم را بالا می اندازم و زندگی ام می چرخد.

البته با شرایط حاضر که برخی از آن به عنوان باندبازی نام می برند به سختی شرایط بازی برای پیش کسوتان به وجود می آید.

دقیقاً همین طور است. مثلاً به خاطر این که سنی از من گذشته در یک سکانس از من می خواهند بازی کنم که خیلی ها هستند که می خواهند در همین نقش کوتاه بازی کنند و حتی دستمزد هم نگیرند؛ هستند بازیگرانی که برای یکی، 2 دو پلان می خواهند خودشان را نشان دهند و البته کارشان اشتباه نیست.

خطر دیده نشدن هم وجود دارد و اگر همیشه بازی کردن را نپذیرید به فراموشی سپرده می‌شوید و دیگر کسی سراغ تان نمی آید.

دقیقاً درست است. البته سینما یک صنعت است و بازیگران باید پول ساز باشند. تهیه کننده و کارگردان دو دو تا چهار تا می کنند که اگر از من دعوت کنند چقدر به گیشه شان برمی گردد و محاسبه می کنند که اگر به آقای ایکس نقش بدهند با مبلغ ناچیزی دستمزد، بیشتر جواب می گیرند و این گونه است که ما از سینما عقب می مانیم. 14، 15 کار سینمایی انجام دادم، سینما تجارت است و می خواهند کمترین دستمزد را بدهند و بیشترین سود را در گیشه ببرند.

تعداد آثار سینمایی تان نسبت به تلویزیونی کم بوده است؛ دلیل آن چیست؟

اگر من انتخاب کردم به خاطر این بوده که با آن کارگردان تجربه همکاری داشته باشم، مثلاً «بهرام کاظمی» که در فیلم «هدف» او نقشی منفی را بازی کردم منتها فکر می کردم یک پله است و در کارهای بعدی اش به من پیشنهاد می دهد اما این اتفاق نیفتاد و او بسیار کم کار بود. اگر آدم مشهوری مثل کیمیایی، بیضایی یا اصغر فرهادی همین نقش را به من داده بود شاید موقعیت کاری بهتری برایم به وجود می آمد.

الان از موقعیتی که دارید راضی هستید؟

خدا را شکر. عاشق بازیگری هستم و راه دیگری جز انتخاب این حرفه ندارم. تا زمانی که نفس در سینه دارم و عصا در دستم باشد، کار می کنم. شرایطی باید فراهم شود و من این شانس را نداشتم اما همکارانم همچون محمدرضا شریفی نیا و چند نفر دیگر داشتند.

شما با کارگردان های نام آشنایی همچون کیانوش عیاری، همایون اسعدیان، داوود میرباقری، اصغر فرهادی و ابراهیم حاتمی کیا کار کردید؛ چرا دفعات نقش آفرینی شما در آثار آن ها زیاد نبود؟

نقش هایی نبوده که دیده شوم و بخواهند دوباره از من دعوت به کار کنند و تنها به خاطر کسب تجربه با این کارگردان ها کار کردم. تهیه کننده و کارگردان ابتدا نقش های اصلی و بعد نقش های مکمل فعال را انتخاب می کنند. یک بار بازی در نقش مکمل فعال به من خورد که آن هم فیلم «قافله» بود که هم بازی جمشید هاشم پور بودم و دیده شدم.

یکی از نقش های ماندگار شما نقش «مهلب» مشاور «مصعب بن زبیر» در سریال «مختارنامه» بود؛ درباره این سریال بگویید.

مختارنامه یک سریال تاریخی، ویژه، خاص، تخیلی و واقعی بود. مهلب یکی از نقش هایی بود که شانس در تلویزیون در خانه ام را زد اما در سینما خیر. بخش عمده آن به نوشته و هدایت داوود میرباقری برمی گشت و بخشی هم به خاطر تجربه و توانایی خودم بود که نقش دیده شد.

پرافتخارترین نقش هایی که بازی کردید کدام‌ها بودند؟

در تئاتر «هملت» و «پیروزی در شیکاگو» که روی صحنه زندگی می کردم، در تلویزیون هم «مختارنامه» بود، نقش ام در «دندون طلا» در تئاتر هم بود که داوود میرباقری خیلی آن را دوست داشت و متاسفانه در شبکه نمایش خانگی نقش ام را به مهدی فخیم زاده دادند و این شانس را نداشتم و اگر به من می دادند سکوی پرتابم می شد. فخیم زاده از من مشهورتر و پرسابقه تر است و حتماً داوود میرباقری فکر کرد او از من بهتر است و به من نقش پاسبان را داد.

دوست دارید چگونه در یادها بمانید؟

بزرگ ترین آرزویم این است که مردم من و کارهایم را دوست داشته باشند. سعی می کنم با نقش ام صادق باشم و با تمام توان بازی کنم تا نقش دیده شود. اهل فضای مجازی هستم و کارهایم را می گذارم تا به من کار بدهند و دیده شوم. ما آژانس کاریابی نداریم و این فضا به نوعی مدیر برنامه ماست.

در زندگی حرفه ای تان چه آرزویی دارید؟

70ساله هستم و از خدا می خواهم همچنان به من سلامتی بدهد تا کار کنم. بیکاری را دوست ندارم. گاهی به واسطه نقش هایم شاد و گاهی غمگین می شوم.

منبع: مریم ضیغمی/ روزنامه خراسان شمالی

209895

مطالب مرتبط