پای حرف های «بهراد خرازی»

خاطره هایی از «مجید دلبندم»

آن قدر خودمانی حرف می زند و از خاطرات و آثار نمایشی که بازی کرده سخن می گوید که  غرق در خاطرات می شوی. درباره مجموعه های به یادماندنی «سیب خنده» و «مجید دلبندم» می گوید که افراد بسیاری را پای جعبه جادویی می نشاند و خنده را مهمان خانه های مان می کرد.

به گزارش پرسون، «بهراد خرازی» در دهه 70 سال های پرکاری را سپری کرد، بعد در مقطعی برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفت و بعد از بازگشت دوباره با بازی در آثاری همچون «دست نزن جیزه»، «بیمار استاندارد»، «معمای شاه»، «ایراندخت»، «محله گل و بلبل»، «میانبر» و «وارش» به ایفای نقش پرداخت. او با سریال شبانه «بوم و بانو» مهمان شبکه 2 سیماست. با «خرازی» درباره گذشته اش از جمله بازی در مجموعه «مجید دلبندم» گفت و گو کردیم.

می خواهم با هم سفری به گذشته داشته باشیم؛ نخستین بار چه زمانی راهی تلویزیون شدید؟

در سال 1372 فعالیت خود را با مجموعه تلویزیونی «جنگ آفتاب» آغاز کردم، بعد در مجموعه های «سیب خنده» و «مجید دلبندم» بازی کردم و اکنون در خدمت شما هستم.

با چه اثری دیده شدید؟

فکر می کنم بیشتر مرا به اسم «مجید دلبندم» می شناسند. الان هم با گذشت این همه سال و بازی در نقش های مختلف باز هم مجید دلبندم صدایم می زنند.

چرا این قدر سریال «مجید دلبندم» دیده شد؟

سریال خوبی بود و عوامل خوبی هم داشت. بارها گفته ام در تولید یک مجموعه و اثر عوامل خیلی اهمیت دارند و مانند دانه های تسبیح به یکدیگر وصل هستند؛ از «بیژن بیرنگ» و مرحوم «رسام» گرفته تا «رضا عطاران» و «شیرین جاهد». بچه ها هم انرژی می گذاشتند. من و «مجید صالحی»، «یوسف تیموری» و «جواد رضویان» خیلی باانگیزه و باانرژی بودیم و سریال دیده شد.

آن زمان شرایط کار در تلویزیون با الان خیلی فرق می کرد و همه با کمک هم یک سریال را می ساختند؛ مثلاً در سیب خنده دسته جمعی آیتم ها را با عطاران و مجید صالحی می نوشتید.

دقیقاً همین طور است و من، مجید، رضا عطاران و جواد رضویان متن ها را می نوشتیم. وقتی تیم همدل باشد خیلی روی کار تاثیر می گذارد. این همدلی را الان شاید در برخی کارها می بینیم که آثاری ماندگار می شوند.

بعد از «مجید دلبندم» دیگر با رضا عطاران همکاری نداشتید؟

به دلیل نگاه و شیوه کاری عطاران بوده و احتمالاً نقش مناسبی برای من در کارهایش نداشته است.

در مصاحبه ای گفتید «من بازیگر بد شانسی بودم»؛ چرا؟

البته بازیگر خوش شانسی هستم، بدشانسی شاید درباره کاری بوده که انرژی گذاشتیم و در موقعیت مناسبی پخش یا دیده نشد. من 2، 3 کار کردم که آثار خوبی بودند اما در زمان مناسبی پخش نشدند.

در مقطعی بازیگری پرکار بودید اما چرا ناگهان حضورتان در تلویزیون کم رنگ شد؟

درست است؛ مدتی پشت صحنه فعالیت می کردم و دوست داشتم کار در پشت صحنه را هم تجربه کنم. در مقطعی هم به خارج از کشور برای تحصیل رفتم و چند سالی فاصله گرفتم و 2 سالی می شود که مدام کار می کنم. معتقدم در این حرفه باید دیده شوی در غیر این صورت کم کار می شوی.

«چیه چرا عقب موندی؟ پام رفت تو پاله؟! مجید جان دلبندم اون چاله است! چاله که اسم یه گله...»؛ این دیالوگ ها یادآور چه خاطراتی است؟

(می خندد) یکی از آیتم های «مجید دلبندم» بود؛ کلمات اشتباه. یادم است در آن مقطع کلمات اشتباه را من و مجید بااشتیاق می نوشتیم و رضا عطاران روتوش نهایی می زد و جلوی دوربین بازی می کردیم. جالب است بدانید که اصلاً فکرش را نمی کردیم کلمات اشتباه این گونه گل کند و برای بیننده جذاب باشد.

چرا دیگر در تلویزیون آثار ماندگار کمتر ساخته شد؟

تنوع آثار نمایشی زیاد شده و فضای مجازی گسترش پیدا کرده است. چندی پیش با من تماس گرفتند و پیشنهاد کار آیتمی دادند و گفتم اکنون کار آیتمی خیلی سخت است. مردم خودشان آیتم سازهای حرفه ای شده اند و با گوشی های همراه خودشان آیتم های خوب و جذابی می سازند.

دوست دارید در چه نقش هایی بازی کنید که تا حالا بازی نکرده اید؟

واقعیت اش برایم اهمیت ندارد که در چه ژانری باشد، فقط نقش خوب باشد، یعنی شناسنامه داشته باشد. متاسفانه خیلی از دوستان کار پیشنهاد می دهند اما وقتی متن را می خوانم می بینم که در 2 کار قبلی هم همین نقش را بازی کرده ام و به نظرم سم است. متاسفانه همان نقشی را که موفق بودی، می خواهند و تکرار نقش برای بازیگر معضل است. خیلی از بازیگران بزرگ تکرار را می پذیرند و البته آن ها مقصر نیستند و شاید اگر کاری نکنی دیده نمی شوی و کمتر سراغت می آیند، مگر بازیگر خوش فکری و در نقش تکراری تغییراتی ایجاد کند.

خود شما به عنوان بازیگر برای ایجاد تفاوت در نقش های تکراری چه می کنید؟

خیلی نقش تکراری به من پیشنهاد داده شده است اما سعی کرده ام به شیوه دیگری بازی کنم، اگر آن جا شخصیت پر سر و صدا و شلوغی دارد کمی آرام تر بازی کنم و متفاوت با دیگر نقش ام باشد.

پیشنهاد نقش های تکراری بعد از «سیب خنده» و «مجید دلبندم» برای تان اتفاق افتاد؟

همین طور است. بعد از بازی در این 2 اثر خیلی پیشنهاد تکرار همان نقش ها را داشتم و اوایل همه شان را رد می کردم و می گفتم این نقش را قبلاً کار کرده ام اما بعد دیدم بیکارم و مجبور شدم بپذیرم.

متاسفانه بیکاری معضلی در حرفه شماست.

دقیقاً. حرفه دیگری یاد ندارم و همین بازیگری را هم نصفه نیمه یاد دارم و از همین طریق امرارمعاش می کنم.

ادامه سریال «میانبر» چه زمانی روانه آنتن می شود؟

زمان پخش ادامه این سریال هنوز مشخص نیست. «یزدان فتوحی» کارگردان سریال نویسنده ای خلاق و دوست داشتنی است. در گذشته او را به واسطه بازی ها و نوشته هایش می شناختیم ولی با ساخت «میانبر» نشان داد آینده درخشانی دارد. من با «صالحیان» تهیه کننده آن 30 سال پیش تجربه همکاری در سریال «حرف تو حرف» را داشتم و از باتجربه ها و قدیمی است. این حرفه به نیروی جوان نیاز دارد و از تجربیات افراد کاربلد باید استفاده شود.

ساخت سریال در شرایط شیوع کرونا ریسک و سخت است به خصوص عوامل گروه در یک آپارتمان و فضای بسته جمع می شوند. البته در کار استرس داریم و کرونا ذهن ما را مشغول کرده است.

منبع: مریم ضیغمی/ روزنامه خراسان شمالی

209058