جالب و خواندنی

اهالی قدیمی خاطرات بسیاری از این باغ و صاحبش دارند. محمد تیموری، از ساکنان قدمی محله جماران، می‌گوید: «اردشیر زاهدی هر روز از این باغ تا سر سه‌راه یاسر پیاده می‌آمد و با اهالی همکلام می‌شد». او به‌خوبی اهالی این محله را می‌شناخت، طوری که وقتی فرزند یکی از اهالی را می‌دید، می‌گفت به پدرت سلام برسان.
دره جنی جماران در محدوده محله حصارک این روستا واقع است؛ دره‌ای با درختان تنومند و درهم‌تنیده. شاید همین درختان انبوه چهره این دره را خوفناک می‌کرد و رعب و وحشت به دل اهالی می‌انداخت.
بزرگ‌ترین دایناسوری که تا به حال شناسایی شده، «آرژنتینوسوروس» (Argentinosaurus) نام دارد. این دایناسور یک گونه از دایناسورهای گیاه‌خوار بود که در دوران کرتاسه زندگی می‌کرد.
تولید موسیقی انقلاب در روزها و ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب کار ساده‌ای نبود. مردان و زنان بسیاری برای ماندگار شدن آثار فاخر و ارزشمند تلاش کردند و پشت هر نوایی خاطرات و روایت‌های بی‌شماری جا خوش کرده است.
در باور مردم این ایزد همواره با ایزدی دیگر که دیو خشکی و خشکسالی است و «اپوش» نام دارد در جنگ و کشمکش است و اگر شکست بخورد گیاهان می‌خشکند و خشکسالی می‌شود.
تهرانی‌ها هم مثل ساکنان دیگر نقاط ایران علاقه زیادی به انواع آش‌ها داشتند؛ تا جایی که می‌توان گفت در گذشته عمده‌ترین غذای اهالی تهران و دیگر شهرها انواع آش بود. علاقه تهرانی‌ها به آش آنقدر زیاد بود که در دوران فتحعلی‌شاه و ناصرالدین‌شاه مراسم آش‌پزان به عنوان یک رسم سالانه رواج پیدا کرد.
درنگی در زندگی میرزا تقی‌خان امیرکبیر؛

مرد بزرگی که دلقک‌ها و هرزه‌ها را راند

هرکس از این ملت بعد از قرنی فلاکت و بدبختی جامعه قد مردانگی برای اصلاحات عَلَم کرد، روس و انگلیس به انواع دسایس و نیرنگ موفقیت او را شکسته و هر نقشه که برای اصلاحات طرح شد، روس و انگلیس با دوده سیاه جهالت و لجاج عناصر سهل‌القبول صفحه کتاب اصلاح او را سیاه کردند.
ماجرای روز اول بهمن ماه سال 1343 با صدای شلیک کلت کمری شروع شد. ساعت 10 صبح، حسنعلی منصور، نخست‌وزیر وقت، که برای تصویب لایحه کاپیتولاسیون (انقلاب سفید) راهی مجلس می‌شد، از سوی اعضای فداییان اسلام با شلیک سه گلوله‌ ترور شد.
ایران در دوران قاجار در تماس فزاینده‌ای با دنیای غرب و بازار‌های جهانی قرار گرفت؛ در آن دوران تریاک به کالایی تجاری تبدیل شد و تولید و تجارتش افزایش یافت تا جایی که سود قابل توجه صادرات تریاک موجب شد زمین‌های مخصوص کشت غلات، پنبه و محصولات دیگر به کاشت خشخاش اختصاص یابد که این موضوع قحطی بزرگی در سال‌های ۱۸۷۱ تا ۱۸۷۲ میلادی را در پی داشت.
کوچه و بازار صابون‌پزخانه یا به قول اهالی دروازه غار «صام‌پزخونه» گذری بود با مغازه‌های متعدد صابون‌فروشی و یکی از مشهورترین اماکن محله دروازه غار. ده‌ها مغازه و کارگاه‌های کوچک و بزرگ تولید صابون در این گذر سال‌ها صابون مصرفی تهرانی‌ها را تامین می‌کردند.
هفت سنگ از بازی های محبوب ایرانیان در قرون گذشته بوده است که قوانین ساده ای دارد. باید هفت سنگ انتخاب کرد؛ آنها را جوری روی هم چید که با ضربه توپ از هم نریزد. برای این بازی به یک کوچک مثل توپ تنیس یا توپ پلاستیکی کوچک و هفت عدد تکه سنگ احتیاج است.
بین اهالی قدیمی محله دروازه غار گرمابه لوکس طلایی حافظ به «حمام چهارشنبه» معروف بود. این حمام هر روز از ۴صبح تا ۸ شب باز بود. وقتی از اهالی دلیل این نام را می‌پرسیم، هیچ‌کس علت دقیقش را نمی‌داند.
تا حالا فکر کردید مراسم ازدواجتان را در آسمان برگزار کنید؟ یا شمع تولدتان را در مسیری که به دست باد سپرده اید فوت کنید؟ دلتان نمی‌خواهد هیجان بالن سواری هنگام غروب و طلوع آفتاب را تجربه کنید؟
انتخاب عنوان «غار» برای یکی از میدان‌های معروف تهران و یکی از ۱۲ دروازه پایتخت، که نامی متفاوت بود، گفته می‌شود به داستان ناپدید شدن یکی از فرزندان امام موسی کاظم (ع) و یک نامگذاری بخصوص برمی‌گردد.