وقتی جای کمدی با لودگی عوض می شود

به گزارش سایت خبری پرسون، کیفیت پایین اجرای حرکات موزون از سوی این مجری و بی وقتی رقصیدن و صلای سرخوشی سر دادن در زمانی که مردم در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات عدیده اقتصادی و پزشکی‌شان هستند، دو نمونه از مهم ترین دلایل بروز واکنش های منفی به مجری خنداونه بود.

البته این ساده ترین شکل و صورت مساله است که اکنون به آن پرداختبم؛ دریافت حجم بالایی از انتقاد و واکنش منفی از سوی عام و خاص، صورت پیچیده تری نیز دارد که در این یادداشت سعی بر واکاوی آن داریم.

ارائه بازی های ضعیف از سوی بازیگران قوی

یکی از مسائلی شاید کمتر از رقص به چشم بیاید و تاثیر کمی در دلزدگی و معترض شدن مخاطب ندارد، بازی‌های بازیگران این سریال است که هر بازیگری بسیار ضعیف تر از حد معمول و سابقه بازیگری که از وی سراغ داریم ظاهر شده است. شبنم مقدمی که با جیغ‌هایش پی در پی‌اش گویی قصد دارد ذهنیت بینندگان را نسبت به بازی های بسیار قوی و دلنشینی که از وی سراغ داریم خراب کند و بد تر از همه رامبد جوان است که به جای ایفای نقشش در قامت یک بازیگر، به تکرار اجرایش در خندوانه پرداخته است.

این که عده ای بازیگر که در فضایی که از خط داستانی منسجمی برخوردار نیست در سکانس های درهم و شلخته با انجام حرکات به اصطلاح کمدی مخاطب را جذب کنند قطعا موجب محظوظ شدن مخاطب و کسب رضایت او نخواهد شد.

از طرفی نکته ای عجیب در مورد تمامی این کاراکترها به چشم می‌خورد و آن اینکه تمام شخصیت های داستان از همسرشان جدا شده اند و انگار اگر شخصی در میان طلاق را تجربه نکرده باشد قافیه را باخته است.

وقتی مردان پارتنر رقص هم می‌شوند!

در همین اثنا و در فضای آشفته و مایوس کننده سریال، رامبد جوان با شکمی بسیار بزرگ مقابل دوربین رفته و با ته ریش مقابل آتیلا پسیانی بازیگر خوش سابقه سینمای ایران قرار می‌گیرد و حرکاتی ناموزون را با یک آهنگ عربی معروف که مضمونی عاشقانه دارد اجرا می کنند. رامبد جوان با شتاب از روی فرش قرمز می‌دود و وارد تالار می‌شود و روی سرش گل پاشیده می شود اما در کنار هم قرار گرفتن دو مرد سالخورده به عنوان پارتنر رقص در کنار هم شاید فضایی مشمئز کننده را در ذهن بیننده تدائی نماید.

آقا آتیلا پسیانی شما دیگر چرا؟

حس و حال سرد آتیلا پسیانی و عدم توانایی اش در اجرای حرکات رقص می تواند این سوال را در ذهن مردم ایجاد نماید که آیا این بازیگر پیشکسوت که چندی پیش در یک تیزر تبلیغاتی تلویزیون حضور یافته بود، به دلیل کرونا و شرایط نامساعد سینمای ایران مجبور شده است چنین نقشی را بپذیرد که از اجرای آن احساس خوبی را نتواند به مخاطب انتقال دهد؟

فرق بین لودگی و کمدی

آیا صرف حرکاتی خارج از عرف و داشتن لباس و گریم های غیرمعمول فضای کمدی ایجاد می‌شود؟ آیا هر رقصی که اینکه با پایین ترین و ضعیف ترین کیفیت ایجاد شود می‌ تواند زیبایی بصری و شادی خلق نماید.

شاید به بیان بهتر باید گفت وضعیت سریال مردم معمولی بیشتر شبیه آن است که عده ای بازیگر شوخ طبع دور هم جمع شده اند و از شوخی ها و لودگی های شان فیلم گرفته اند!

رقصیدن یکی از هفت هنر است و از آغاز خلقت بشر، انسان ها آن را تجربه کرده اند اما هر رقصیدنی قرار نیست زیبا باشد و موجب شادی شود. در سینمای ایران بارها شاهد رقص مردان بوده ایم، اما احساس بدی نسبت به آن ها پیدا نکرده ایم چرا که با برنامه ریزی و به صورت دلی و اصولی اجرا شده اند. از جمله رقص زنده یاد عزت الله انتظامی در فیلم سینمایی روز فرشته...

به هر حال، حق مردم و حتی بازیگران حرفه ای این نیست که هر برنامه ای که برای شان ساخته می شود تنها به قصد تولید سرگرمی مطلق آن هم با عدم برخورداری از استانداردهای حداقلی هنری باشد.

شاید بسیاری از ما خاطرات بسیار خوشی از بازیگری قوی هر کدام از بازیگران مجموعه مردم معمولی و آثار قوی تری که در آن حضور داشته اند، داشته باشیم، ای کاش حداقل اگر اثر درخوری تولید نمی‌شود به خاطرات خوش مردم از سال های دور و نزدیک سینمای ایران، رحم می شد.

نویسنده: پگاه ماسوری