گزارش پرسون از یک ممنوعیت صیادی؛

صید ترال هم به سیاست های دوگانه دچار خواهد شد؟!

«هر که بامش بیش، برفش بیشتر» همان قصه پر درد ماهیگیری، جنوب و صید ترال است. انگار هر که تورش بزرگتر، ماهی اش بیشتر. همان بلایی که سالهاست ترالرها به سر دریا آورده اند. ترال ها از کف دریا همه چیز را جمع می کنند

به گزارش سایت خبری پرسون، هم کف دریا را شخم می زنند و هم کفشک ماهی، روغن ماهی، ماهی صخره‌ای ودیگر انواع ماهیان مرکب که ترال ها آنها را هم همراه صید مورد نیازشان، از آب بیرون می کشند و آنقدر که تعداد ماهی صید شده زیاد است در این بین عده ای تلف می شوند. تلف شده‌ها را دور ریخته و بقیه را به کشورهای سواحل خلیج فارس قاچاق می کنند. آن هم در فصل تخم ریزی و بازسازی، که دریا در حال سازش با محیط زیست است. محیط زیست دریایی، سالهاست به همین منوال تو خالی و فقیر شده است.

*کاری جز صیادی نداریم
اخم می کند. قیافه آفتاب سوخته اش که جمع شد، خطهایی عمیق در پیشانی و گوشه های چشمش ظاهر می شود. این خط و خطوط ها «عامر» را قبل از دیگران، معرفی می کند. صیاد بوشهریست که با بقیه صیادان با خوشحالی به دریا می روند و با حزن و اندوهی چند ساله دوباره برمی گردند. برعکس شناورها، دام های کوچک آنها هر روز کوچک و کوچکتر می شود.

بلایی که ترالرها بر سر او و دیگر همکارانش آوردند. بلایی که دریا هم از آن نتوانست قصر در برود؛ «آخر این روال دریا نیست که تو را دست خالی بگذارد اما این روز ها بدجوری گرفتاریم. گرفتار ماندن و رفتن. اگر بمانیم چه کنیم و اگر نمانیم کجا برویم» عمو عامر بوشهری، کاری جز ماهیگیری بلد نیست و این از پینه های دست و پایش معلوم است که آنها را در همین راه به دست آورده، پینه‌هایی در راه ماهیگیری و صیادی سنتی. صیادهای سنتی، نتوانستند از پس تورهای بزرگ و عظیم ترال بر بیایند و هر روز غمشان بیشتر و بیشتر و سفره شان کوچک و کوچکتر شد.

عمو عامر با اشاره به رفت و آمد کشتی ها و شناورهای بزرگ در دریاهای منطقه، میگوید : ما کاری نداریم که انجام دهیم. ماهیگیری و صید، کار مردهای این منطقه است. جوان هایمان از اینجا رفتند و آنهایی که با ما کار می کنند ،مانند ما هشتشان گرو نه شان شده است.
به گفته عامر بوشهری، «با صید و صیادی کوچکشان هم به دریا کمک می کردند و هم چند خانوار از این صید و ماهیگیری، گذران زندگی؛ برعکس این چند سال، که وضع خیلی بد شده است».

آنچه عامر می گوید، حرف او و دیگر صیادان جنوب است. آنها همه را مقصر می دانند از محیط و زیست گرفته تا دولت و کشتی های خارجی رنگارنگی که معلوم نیست با کدام مجوز و از کجا در دریاهای جنوب جولان می دهند. اما حال که ممنوعیت این صید وحشتناک، برای مدت دوسال از اول آذرماه اجرایی شده است، امید می رود که صیادان جنوب نفس راحتی بکشند.

*ممنوعیت صید ترال
«پس از پیگیری های بی وقفه ی فراکسیون محیط زیست و حمایت های بی دریغ رییس مجلس، به لطف خداوند متعال صید ترال که ضررهای شدیدی به محیط زیست دریا و اقتصاد بومیان زده بود، از اول آذرماه به مدت ۲ سال ممنوع شد.عرض خداقوت جانانه به همه ی همکاران متخصصم در این امر.»

این چند خطی است که «سمیه رفیعی»، رییس فراکسیون محیط زیست و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی،چند ماه قبل، در صفحه توییتری خود بعد از اعلام خبر ممنوعیت صید ترال توسط رییس مجلس در صفحه اش، اعلام کرده بود.خبری که دستمزد سالها کار رسانه ای و بحث، مجادله و نشست و بررسی های مداوم با مسوولان شیلات و نمایندگان مردم جنوب کشور در مجلس شورای اسلامی، کارشناسان و متخصصان دانشگاهی و محیط زیستی در رابطه با الزام و ضرورتهای ممنوعیت این صید عظیم و خطرناک بوده است.

وی در گفت و گویی که با «خبرگزاری فارس» داشته، اعلام کرده است: ۵۳ هزار صیاد در سواحل جنوبی ایران به صورت مستقیم از صید سنتی ارتزاق می‌کنند؛ اما متاسفانه حدود ۱۰ سال است که پدیده شومی به نام صید ترال با جارو کردن تمامی ماهیان دریای جنوب کشور، صیادان را با مشکلات عدیده‌ای روبرو کرده است به نحوی که حدود ۸۰ درصد صیادان چابهار به واسطه ورود کشتی‌های صید ترال به این آب‌ها بیکار شدند.

رفیعی در ادامه صحبتهایش می افزاید: صید ترال شغل و احساس هویت شغلی صیادان را از بین برده و موجب افزایش چشمگیر معضلات اجتماعی، چون اعتیاد، قاچاق و مشکلات خانوادگی شده است.

همانطور که از صحبت های رفیعی و همینطور صیادان جنوب معلوم است، صید های بی رویه، مشکل بزرگی را برای خانواده صیادی جنوب کشور ایجاد کرده است.

* ممنوعیت برای چی؛ کی وتا چه وقت؟!

صیادان در دوگانه‌ای بین نمایندگان خانه ملت و مسئولان شیلات مانده‌اند ولی امیدوارند که صید به روش غیرمجاز و غیراستاندارد ترال برای همه ممنوع باشد، چه صیاد ایرانی و چه صیادان خارجی؛ و در همه منطقه این ممنوعیت اجرا شود، نه فقط در منطقه ای خاص و یا برای نوعی ماهی و گونه ای خاص.

اما قسمت نگران کننده ماجرا عدم وحدت رویه‌ای است که در بوروکراسی اداری کشورمان همیشه شاهد آن بودیم و هستیم. در همین موضوع ترال، مسئولان شیلات این ممنوعیت‌ها را مربوط به منطقه خاصی دانسته و بحث ممنوعیت صید ترال را به تمام نقاط مربوط نمی دانند.

سازمان شیلات از ممنوعیت صید ترال تنها گونه ای از ماهیان (فانوس ماهی) آن هم برای تحقیقات پیرامون ذخایر آبزیان و به روز رسانی مطالعات از ابتدای آذرماه خبر می دهد. در حالی که نمایندگان مردم جنوب کشور در خانه ملت، ممنوعیت صید ترال در کل منطقه را اطلاع رسانی کردند.

ضد و نقیض گویی های مسوولین سازمان شیلات، در رد یا تایید برخی خبرها با دیگر مسئولان و کارشناس کشور، نوعی بی اعتمادی را بین صیادان به وجود آورده است. مثلا مسئولین شیلات بارها حضور کشتی‌های چینی در آبهای جنوب ایران و استفاده از روش صید ترال را تکذیب کردند تا جایی که وزیر امورخارجه کشورمان در گفتگوی رسانه ای از اجاره و اجازه به صیادان چینی خبر داد و از آن پس مسوولان شیلات، تکذیب ها را کنار گذاشتند و به حضور صیادان چینی اذعان کردند.

در مورد اخیر یعنی ممنوعیت صید ترال، هم اکنون صیادان در دوگانه‌ای بین نمایندگان خانه ملت و مسئولان شیلات مانده‌اند ولی امیدوارند که صید به روش غیرمجاز و غیراستاندارد ترال برای همه ممنوع باشد، چه صیاد ایرانی و چه صیادان خارجی؛ و در همه منطقه این ممنوعیت اجرا شود، نه فقط در منطقه ای خاص و یا برای نوعی ماهی و گونه ای خاص.

229461