یادداشت؛

تخریب هویت تاریخی مسئله این است

یادداشت/ تاریخ و هویت ملی ایران قطعا یکی از عجایب جهان هستی بشمار می آید. از دوران پیش از تاریخ و دوران باستانی و بعداز حمله خونبار اعراب درزمان خلیفه ثانی (عمربن خطاب)تا دوران دولت های ملی و جنبش های مقاومت ملی تا دوران معاصر و حال سرگذشتی عظیم ، غنی  و پربار در دل خود دارد. 

سایت خبری پرسون- طی گذشت تاریخ چند هزارساله ایران تاکنون آثار بسیار ارزشمند معماری ازاین دوران بجای مانده که خوب یا نیمه کار برای بازدید جهانیان استوار مانده اند و چشم هر بیننده ای را میگیرد و در خاطرش ماندگار میشود. بافت های تاریخی ایران در دوران مختلف تاریخی در هنر معماری بسیار تاثیر گذار بوده و هست.
گچ بری، ستون و سرستونها، طاق ها و پنجره ها نوع معماری خاص قلعه ها و آرامگاه آنچنان در سیر معماری ایران و جهان تاثیرگذاشته است که می توان امروزه این تاثیرات را در ساخت و سازهای جدید بین المللی مشاهده کرد.
در این یاداشت نمیخواهیم بصورت تخصصی به هنر معماری تاریخی ایران بپردازیم چرا که مسئله ایست وسیع و تخصصی که در این یاداشت نمی گنجد.
بافت های تاریخی که اغلب در حصار شهر، آسمان خراش و ساختمان های سیمانی قرار گرفته اند گاه و بی گاه با بی مهری و کم توجهی ها مواجه می شوند. بارها تخریب خانه های تاریخی و سایت های پژوهشی را شاهد بوده ایم.
اما این سوال پیش می آید چرا این اتفاق میافتد ؟
مگر اداره میراث فرهنگی مسئولیت حفاظت از بافت ها ندارد؟
اداره میراث فرهنگی با مشارکت معاونت شهرسازی شهر ها موظف به حفاظت ‌ و مرمت بافت های تاریخی هستند. اعم ازخانه، گورستان، مراکز مذهبی تاریخی و .... که برای این وظیفه بودجه ای نیز اختصاص یافته است که هرسال تحویل این ارگانها می شود. اما آیا از این بودجه بدرستی مصرف می شود؟ اگر درست در راه مرمت و نگه داری این سازه و بافت ها مصرف میشود پس چرا گاه و بیگاه اخبار و تصاویری از تخریب و بی اهمیتی بافت های تاریخی می بینیم.
اخبار جدید نشان دهنده بی برنامگی غیراصولی و حرفه ای در آرامستان تاریخی (ابن بابویه ) هستیم که مشاهیر بزرگی درآن مدفون هستند. تخریب سنگ های موازی که قدمتی دارند و سرگذشتی. دو سال قبل شاهد تخریب شبانه ( مهمانخانه تاریخی مقدم) شهرستان بروجرد و چند سال قبل تر تخریب ساختمان تاریخی این شهر ستان، تخریب خانه (عارف قزوینی)، تخریب( خانه نائل) اصفهان، تخریب دوخانه تاریخی در مجاورت حرم شاهچراغ شیراز، (خانه تاریخی شعبان زاده) خرم آباد ، چندین خانه در خراسان و تخریب ۸۰۰ خانه تاریخی طی پانزده سال در تهران اتفاق افتاده است. البته تخریب چندین سالن سینما و خانه تئاتر و ساخت پاساژ تجاری و پارکینگ عمومی به جای آنها نیز روی داده است.
همانطور که می بینید این تخریب و بی مهری ها در سراسر کشور بود که اسناد آن نیز در دنیای مجازی معتبر قابل رویت است. مگر نمی توان از این بافت ها درآمد ارزی، گردشگری و فرهنگی داشت؟ پس چرا هویت مان را تخریب می کنیم ؟ مسئله این است
چرا صنعت گردشگری را کم رنگ می کنیم؟ چرا توجهی به اقتصاد غیر نفتی نداریم این هویت عظیم ملی میتواند برای اقتصاد تحریم شده سه دهه اخیر مرهمی باشد. اگر هویت را نمیخواهید حداقل به فکر استفاده درست بودجه میراث فرهنگی و اقتصاد گردشگری باشید. بی برنامگی میراث فرهنگی در ده پانزده سال اخیر ضربه هایی به بافت تاریخی که می تواند کمکی برای اقتصاد و شغل مردم باشد وارد کرده است.

آیا بافت های تاریخی ما نکارآمد و بی اهمیت هستند ؟ که مورد بی مهری قرارگرفته و صدایش به کسی نمیرسد؟
بافت تاریخی که برخی به غلط به آن بافت فرسوده یا ناکارآمد می‌گویند در واقع سند هویت هر شهر است. در طول تاریخ شهرها تحولات زیادی را طی می‌کند که بر معماری، ساختار شهری، پیکربندی بافت شهری، جهت توسعه و تغییر مراکز حساس و مهم اثر می‌گذارد؛ اگر این تغییرات بر مبنای یک الگوی مشخص باشد نشان می‌دهد شهر و شهروندانش در مسیر تکامل قرار دارد، اما گاه پس از مدتی مشخص می‌شود معماری شهری فاقد استحکام و نمای شهری کسل‌کننده و ناخوشایند شده یا پیوستگی اجتماعی کاهش یافته یا شیوه شهرسازی بر اساس الگویی تکراری شکل می‌گیرد که نتیجه آن رکود اقتصادی، فرهنگی و معماری است؛ در اینگونه موارد شهرشناسان با بهره‌گیری از مولفه‌های اساسی موجود در بافت تاریخی، می‌توانند در برنامه‌ریزی میان‌مدت و بلندمدت شهر و شهروندانش را به همان اصول صحیح و کارآمد اولیه بازگردانند. بنابراین بافت تاریخی حکم نوش‌دارویی را دارد که شهر را از زوال یا مرگ نجات می‌دهد. بافت تاریخی مولفه‌هایی دارد که سبب ارزشمندی آن می‌شود. انتساب به دوره مشخص تاریخی، رعایت الگوهای معماری سنتی و اصیل، کارآمدی در زمان احداث و گاه استمرار کارآمدی حتی تا زمان حاضر، امکان نگارش سند تاریخی بنا بر اساس مقتضیات زمان و شواهد موجود و استفاده از مصالح ساختمانی متناسب با دوره تاریخی معین باعث تمایز و برتری بناهای بافت تاریخی می‌شود.

بافت تاریخی حتی پس از گذشت چند سده همچنان مقاوم است مانند میدان نقش‌جهان اصفهان، بازار تبریز، حرم رضوی در مشهد و گنبد سلطانیه زنجان و بافت شهری کهن پیرامون آن‌ها، اما بافت فرسوده از نظر قدمت کمتر از بافت تاریخی است و اگر با آن قدمتی مشابه داشته باشد کاملا تخریب شده به گونه‌ای که امکان مرمت آن نیست و هیچ ارزش تاریخی هم ندارد. بافت فرسوده مخصوصا اگر دچار ریزش یا فرونشست شده باشد برای منازل و اماکن اطراف خطرناک هم هست و باید فورا تخریب و تغییر کاربری داده شود.

بافت ناکارآمد مناطقی است که به صورت موقت ایجاد شده و اکنون دیگر رها شده یا کارایی آن از بین رفته است مثل میدانگاه‌های قدیمی، منازلی که در کوچ موقت سکنه شهری ایجاد شده و اکنون خالی از سکنه است. البته شاید در بعضی شهرها دقیقا نتوانیم بین بافت فرسوده و ناکارمد تفاوت قائل شویم ولی قطعا بین بافت بافت تاریخی با دیگر بافت‌های شهری تفاوت وجود دارد.

در پایان باید به یکی دیگراز عوامل تخریب بافت های تاریخی توجه کنیم که مربوط به ساخت و ساز بی رویه و غیراصولی است.

متاسفانه قوانین مالکیت در کشور ما عمومی است و بر همین اساس نمی‌توان مالک خانه‌ها و ابنیه تاریخی را از بعضی دخل و تصرفات منع کرد؛ درحالی که در کشوری مانند نروژ یا انگلستان، وارثان ابنیه واقع شده در بافت تاریخی شهر باید قوانین ویژه‌ای را درخصوص فروش، تغییرکاربری، تعمیرات، سکونت و ... رعایت کنند. متقاضیان خرید در این بخش شهر هم باید اهلیت لازم را داشته باشند و مثلا اگر در گذشته سابقه آسیب رساندن به بنای تاریخی را دارند از خرید منع می‌شوند یا باید وثایق سنگین بسپارند.

پدیده برج‌سازی که از میانه دهه ۷۰ آغاز و تا اواخر دهه ۸۰ در اوج خود قرار داشت نیز باعث شد بخش زیادی از بافت تاریخی شهری تخریب و به ساختمان‌های بلندمرتبه تبدیل شود.

چون اکثرا بافت تاریخی در هسته مرکزی شهر قرار دارد و عمدتا تمرکز اماکن تجاری در آن زیاد است، برخی سرمایه‌گذاران اقدام به احداث سیتی‌سترها یا فروشگاه‌های زنجیره‌ای در این قسمت می‌کنند در حالی که مدیریت شهری باید اصناف کوچک و سنتی را در این قسمت دایر کند.

به امید فرهنگ سازی حفاظت از هویت و تاریخ سرزمین مان ایران.

نویسنده_مهدی بیرانوند روژمان

210420